یکی از رسالت های من آشنا کردن دوستان یا اقوامم با تاتر و علاقه مند کردن اونها به این هنر بینظیره. و خوشحالم که این نمایش رو برای آشنا کردن یکی از عزیز ترین عزیزانم با تاتر انتخاب کردم .
داستان گیرا و دارای درون مایه وزین ، طنز در خدمت روایت و نقش آفرینی ها قابل قبول و در خصوص نقش فخر النسا ، مبارک و مرد شکارچی شایسته تقدیر (متاسفانه نامشون رو نمیدونم) و موسیقی بسار دلنشین و به جا
هوشمندی نویسنده و کارگردان در ارجاعات به مصداق روز جالب بود به عنوان مثال بر من پوشیده نیست که چرا لباس نقش قاضی کاملا امروزی بود و ...
خدا قوت به همه عوامل و تشکر
ولی چند مورد بسیار کوچیک هم بود که برای من جالب نبود که رعایت اونها شاید کار رو بی نقص تر و هماهنگ تر به لحاظ تاریخی با روایت کنه . مثلا کلیدی که شوهر فخر النسا به برادرش داد می تونست یک کلید قدیمی باشه نه یک کلید کامپیوتری یا اینکه یکی از نقش ها که فکر کنم مبارک بود جوراب کالج به پا داشت!!! و یا مثلا برادر شوهر فخرالنسا بهتر بود در جام شیشه ای یا سبو سفالی مشروب خوری می کرد به جای بطری جیبی استیل با نقش جمجمه؟!!!!
ولی در مجموع به همه دوستان پیشنهاد می کنم این نمایش رو ببینند.