در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | فرشید ذوالفقاری فرد درباره نمایش نمایش در ایران: نوشتن درباره این نمایش واقعاً کار راحتی نیست. با اطمینان میتونم بگم ت
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 05:34:58
نوشتن درباره این نمایش واقعاً کار راحتی نیست.
با اطمینان میتونم بگم توی 15 سال زمانی که به صورت جدی تئاتر می بینم هیچ کاری پویاتر و زنده تر از این کار ندیده بودم!
فکر کردن به دراماتورژی کردن کتاب نمایش در ایران بهرام بیضایی به خودی خودش کار بسیار ترسناکیه و از اون ترسناک تر استفاده از میزان سن تعذیه برای این نمایش بود. (صد البته وقتی سنگ بنای نمایش روی اثری از بهرام بیضایی بنا شده هیچ میزان سنی مناسب تر از این میزان سن نمیتونست به کار هویت بده)
این جنس نمایش ها روی لبه تیغ حرکت میکنن و یا عالی میشن و یا بسیار بد. در وحله اول جسارت کارگردان من رو به وجد آورد و در ادامه هوش، نبوغ، سواد فراوان و تلاش اون.
این نمایش فوق العاده بود و به نظر من نمره کامل کاملی داره.
شروع کار و اومدن بازیگر ها به سالن انتظار، هم در فرم بسیار جذاب بود و هم در محتوا نوید دیدن یه کار تجربی رو به من مخاطب داد و کمک کرد با دیدی متفاوتی ... دیدن ادامه ›› وارد سالن شم.
در ابتدای کار زمانی که همه در حال نشستن روی صندلی ها بودن صداها و تصاویری از جلسات تمرین (بر روی سقف) و سامورائی ای در حال تمرین به نظر پیامی بود از کارگردان به بهرام بیضایی که زحمات زیادی کشیده شده و مثل یک سامورائی تا می توانستیم مراقب متن بوده و به شما وفادار بوده ایم.
کار شروع می شود و دو نماینده یکی از گذشته و یکی از آینده افسار روایت سرگذشت نمایش در ایران را گرفته و نمایش را پیش می برند و مخاطب تاریخ نمایش را تصویری میبیند، درک می کند و با اصطلاحات فنی این هنر آشنا می شود.
تمامی سبک هایی که اجرا می شوند بسیار تمیز و دقیق و بسیار با کیفیت بودند که به نظر من بهترینشون رو حوضی، عروسکی و تعذیه بود که واقعاً میشه درباره هر کدوم مفصل صحبت کرد.
پایان کار تابلو نقاشی روی چوبی نمایش داده می شود که در آتش می سوزد و وقتی آتش تمام می شود زیبایی نقاشی تازه نمایان می شود که این زیبایی با کمک همان سوختن ( کمک به کنتراست) رخ می دهد و این قطعاً واقعیت سرگذشت نمایش در ایران است که سختی های فراوان تاریخی این هنر را امروزه به زیبایی آشکارش رسانده.
نکته زیبای دیگه کار برای من حضور یک نقاشی در گوشه صحنه بود که کاراکتر های همین نمایش را می کشید (همین نقاش در صحنه ای بسیار درست ورود اپرا به ایران را هم نشان می دهد) و نوازنده سه تاری در گوشه ای دیگر در صحنه هایی سه تار می زد و این دو کار باز به پویایی اثر بسیار کمک کرده بودند.
تنها نقطه ضعف اثر به نظر من بیان چند بازیگر بود که فکر می کنم اگر تمرین بیشتری با بازیگران می شد و یا بازیگران جایگزین می شدند کار بهتر می شد. (چند جا زیر بودن یا پایین بودن صدای بازیگران من رو از فضا بیرون انداخت... مثل صدای دختر جوان پرده خوان)
صادقانه این کار نکات بسیار زیادی برای گفتن دارد که می دانم اینجا جای مناسبی برای گفته طولانی نیست اما در حد چند تیتر اگر بخواهم اضافه کنم این موارد بسیار مهم و درست بودند: حضور بازیگر نقش اسب که در طول نمایش مدام سر و کله اش پیدا می شد، بیرون کردن منتقد، طنز های کلامی و تصویری و ...
در کار شاید به نظر شلختگی ای در روایت به نظر می آمد (اتصال انواع نمایش ها به هم در طول تاریخ) ولی وجود این شلختگی هویت واقعی تاریخ هست و باز برای من دلچسب بود.
در پایان اینکه بازیگر ها و تیم اجرا بعد از اتمام نمایش از سالن نرفتند و در کنار مردم در سالن ماندند، پویایی و زنده بودن این نمایش رو حتی بعد از تمام شدن آن برای مخاطب حفظ کرد.
با عذر خواهی فراوان بابت طولانی شدن نوشته ام خسته نباشید بسیار زیاد میگم به همه بازیگر ها، عوامل اجرایی و دکتر دریابیگی بابت اجرای کاری بسیار فاخر که فکر کردن به اجراش هم ترسناکه.
ارادت و سپاس صمیمانه
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
ظفر سهرابی نیا (zsohrabinya)
سپاس ا زحضور و همراهیتان و چقدر دقیق و نکته سنج به نقد ما نشستید! ارادت ما را پذیرا باشید 🙏🎭
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید