یادداشت کارگردان
بعد از شانزده سال دعوت به تدریس شدم، به دانشگاه خودم نه، به دانشگاه سوره، در این مدت در آموزشگاه ها و کلاس های خصوصی و اجراهای مختلف در شهرهای ایران گذشت.
من در دوران دانشجویی خود در بسیاری از دانشگاه های هنری اجرا داشتم و این کمتر برای دانشجوی اتفاق می افتاد. از دانشگاه سوره تا تربیت مدرس ، دانشکده فنی تا دانشگاه های شهرستان اجرای نمایش طنز، دفاع مقدس، فرم ، خیابانی تا تعزیه چندین تندیس و لوحه تقدیر در دوران دانشجویی از آن خود کردم. بیش از ۱۲ نمایش در دوران تحصیلم به اجرا بردم.
حضور در جشنواره بین المللی،، دبیر جشنواره تا حضور در کانون نمایش و برگزاری همایش ها و چنان در طبقه پنجم وزارت علوم در شهرک غرب فعال بودم که به جای کارشناس فرهنگی امضا میکردم. وزارت علومی که شاید بسیاری از هیات علمی یک بار هم طبقات آن را برای یک رویداد هنری یا فرهنگی رویت نکردند.
اما آنچه من طی دوران دانشجویی به آن رسیدم این بود که سیستم آموزشی مشکل دارد. مشکلش هم عدم درک فضای حرفه ای است و آنچه میآموزد با آنچه مورد نیاز است
... دیدن ادامه ››
یکی نیست.
و اساتیدی که ضبط صوت اطلاعات برای دانشجویان هستند و خواهند بو,بیشتر ناامیدی میآورند تا امید.... تصمیم گرفتم بار دیگر با حضورم آن دوران طلای را برای خود زنده کنم.
هیچ چیز مانند اجرا نمی تواند باشد ، فرق نمی کند در چه رشته ای درس می خواند، نمایش باید عملی احساس شود. اجرا یک سرمایه است که تمام نمی شود.
حال این آغاز به یک ترم نرسیده، شاید هم ادامه دار باشد. یادم هست که دانشکده حتی مرا به عنوان کارشناس تاتر قبول نکرد. دانشکده به من که از سه جشنواره تندیس و لوح تقدیر داشتم و دوازده اجرا به اسم دانشگاه هنر در بسیاری از دانشگاه های کشور اجرا کرده بودم حتی یک بار هم از من تقدیر نکرد و چنان از من دوری کرد که گوی تمام این مدت خاری در چشم بودم.
این سیستم آموزشی ماست ، که برماست.
اما آنتیگونه...
این دانشجویان برای اولین بار روی صحنه می روند و اجرای را تجربه می کنند ولی ایمان دارم راه خود را از تاریکی های دانشکده ها پیدا خواهند کرد و روشنای روزگار خود خواهند شد.
قاسمی
۹خرداد ۱۴۰۲