متن کار و ایده خیلی جالب بود و میشد بهتر بهش پرداخته بشه.
جاهای حس میکنم متن حیف شد.
بازی بازیگران تا یه جایی روال بود اما بعد یهو انرژی صحنه افتاد.
و ناخودآگاه ما دور میشدیم از کار .
من هیجان بیشتر و تمپو بالا تر رو برای بهتر شدن این کار میبنم .
شخصیتی که تا انتهای کار (پسر موفر) هست ، بله اون مسیرش درسته.
من قسمت باز شدن در (و ….. ) رو دوست داشتم تلنگر بیشتری میزد و بالانس ایجاد میرد. من اون ساعت شمار رو دوست داشتم.
و میشد هیجان بیشتری موقع از دست رفتن زمان میدیدم
یا وقتی کلمات دیده میشد.
اون قسمت پخش تصاویر گذشته رو به شدت دوست داشتم.
اون اقا
... دیدن ادامه ››
که توی قفس بود خیلی خوب این شوک و میدادن
چه قدر موسیقی ها رو دوست داشتم و چه قدر تعویض صحنه برای من هیجان انگیز بود (دقیقا دلم میخواست این هیجان رو حین بازی هم ببینم) برای همین فکر میکنم میشه برای ادامه روی تمپو - انرژی صحنه و هیجان بیشتر به کار فکر کرد چون خیلی حیفه … دیروز ۴ تا اجرا دیدم
که از گاچا حتی با دیدن ضعف هاش پشیمون نیستم.چون احترام بازیگران و کارگردان و … رو میتونستم ببینم که برای شعور مخاطب و زمانش ارزش قائل هستن و دارن تموم سعیشون رو میکنن که بهترین باشن
اینو میشد فهمید . و این واقعا چیز ارزشمندیه !!! و نمیتونم ازش چشم پوشی کنم….