من کلیت نمایش رو دوست داشتم و خوشبختانه جزو اجراهایی نبود که بعد از خارج شدن از سالن مخاطب میگه «این چی بود!؟» یه قصهی سرراست با نقاط عطف درست و یه اجرای رئال به دور از فرمگرایی افراطی...
موضوع و سوژهی نمایش خیلی خوب بود، با نقاط عطف درستی که کاملا من رو غافلگیر کرد، اما توی پرداخت نمایشنامه خصوصا دیالوگنویسی به نظر من جا داشت که پرداخت بیشتری صورت بگیره و دیالوگها جوندارتر و پرمغزتر بشن...
بازیها در کل خوب و قابل قبول بود، ولی علیرغم احترام به همهی بازیگران کار که زحمت کشیده بودن من بازی کاراکترهای حسین آقا و ناهید رو دوستتر داشتم چون به نظرم بیشتر به جنس کار و فضای رئالیستی دههی شصت جامعهی ایران میخورد، توی بازی کاراکترهای سوفیا و نادر علیرغم نقاط قوتشون یک شیکی و اتو کشیدگی رفتاری و گفتاری بود که به نظرم روی کار کمتر مینشست... به علاوه صدای کاراکتر نادر یه جاهایی خیلی پایین بود و کاراکتر سوفیا مخصوصا در بدو ورود یه مقدار استرس و سردرگمی داشت که البته به تدریج محو شد.
طراحی صحنه در نگاه اول و در کلیتش خوب بود، اما با توجه به این که تغییر فضا بین بیمارستان و خانه رو شاهد بودیم به نظر من یا باید صحنه کاملا مینیمالیستی می.بود که با تغییری در حد تخت با مبل و میز و صندلی این تغییر فضا هم حس میشد، یا اونقدر اساسیتر و پیچیدهتر که از در و دیوار و پاراوان بیمارستان برای ترسیم فضای خانه هم استفاده نشه... اقلا با همون
... دیدن ادامه ››
رنگ و نور
سینک صدا و نور هم یه جاهایی اشکالاتی داشت و افکتهای صوتی یه جاهایی کمی آزاردهنده بود که خب با توجه به این که اولین شب اجرا بود و تقریبا همه واقفیم که گروهها برای در اختیار داشتن سالن برای تمرین جنرال با نور و صدا چه محدودیتهای زیادی دارن چندان جای خرده گرفتن نداره
این چند مورد همهی نقاط ضعفی بود که درست یا غلط به چشم من اومد و هر آن چه جز این موارد دیدم همه در خدمت یک اجرای خوب، قصهگو، آبرومند و شریف بود. به تکتک عوامل کار خسته نباشید میگم و دیدن این نمایش رو به دیگران پیشنهاد میکنم.