بعد از اتمام اجرا رفتم پیش کارگردانِ کار
گفتم یه سوالی برام پیش اومده!چرا بازیگر زن تو لیست بازیگران اسمش بود ولی نبود!
لبخندی که در معنای واقعی حسرت بود رو زد و گفت:والا منم نمیدونم واقعا...
این جمله شاید در ظاهر عجیب باشه چون یک کارگردان مسئول کاره ولی در باطن و اگه بخوای عمیق بهش نگاه کلی معنا توش بود...:)
حقیقتش در طول کار نمیتونستم با تمام لحظات ارتباط عمیقی بگیرم ولی نتیجهی کار و تاثیری که روت میذاره و وادارت میکنه که بعد از اجرا هنوز دغدغهش رو داشته باشی و به حرفی که میخواست بزنه فکر کنی این موضوع از نظر من جالب بود.از نظر من بیشتر از اینکه به نمایشنامه پرداخته بشه به موضوع و دغدغهی جامعهی کنونی و فضایی که بر جامعه حاکم هست پرداخته شده بود من در اواسط نمایش گمان میکردم بازیگران بر متن نمایش آنطور که باید تسلط ندارن ولی بعد متوجه شدم این مسئله کاملا برنامه ریزی شده بوده و قصد نمایش دادن فضایی پریشان و بهم ریختهست،در کل از این نمایش توقع این را داشته باشید که بعد از اجرا شما را با خودش درگیر کند...این فرصت رو به ذهنتون بدین به نظرم و بعد اجرا بیشتر به پیام نهایی نمایش کمی فکر کنید.