یک لبخند ساده با چند تا دیالوگ کوتاه تصورش رو بکنید هیچکدوم از اینها تو زندگی ما تاثیر نداشتند. من تنها یک طرف میز بودم و اونها با دنیای بزرگتر خودشون طرف دیگه میز. خب طبیعی یه که تو این الاکلنگ زندگی سر سبکترش منم که وسط زمین و آسمون گیر کرده و متوقف شد.