اول خطاب به مدیریت مجموعه عمارت ارغوان: به نظرم کمی در روش های مدیریتی تجدید نظر کنید. یک. تاخیرهای شروع اجراها و نگه داشتن تماشاگران در سرمای حیاط. دو. دیگه الان تقریبا همه جا دستگاه خودکار چاپ بلیط دارند و دیشب بعد از مدت ها تو صف طولانی گیشه ایستادم فقط برای چاپ بلیط. سه. تقریبا نیم ساعت آخر نمایش دیشب برق رفت و نمایش در تاریکی با همکاری تماشاچیان ادامه پیدا کرد. نبود ژنراتور و برق اضطراری در همچین مجموعه ای چقدر عادیه؟ البته همه اینها را میشد به حساب مشکلات اقتصادی گذاشت، اما آنچه عجیب تر بود اینکه حتی یک نفر از مدیریت مجموعه برای عذرخواهی از گروه نمایش و تماشاگران به صحنه نیامد. تاسف باره. نمایشخانه که فقط بیزنس نیست. با هنر و فرهنگ سر و کار دارید ناسلامتی.
دوم. نمایش
می توانست یکی از بهترین نمایش هایی باشد که من دیده ام. چهل دقیق اول نمایش خانمی که کنار من نشسته بودند تمام مدت گوشی شون روشن بود و در حال پیام فرستادن بودند. و بعد هم که برق رفت. اما نمایشنامه قوی، بازیگران خوب و کارگردان که الحق علیرغم رفتن برق کم نیاوردند باعث شد تصوری داشته باشم از نمایشی که می توانست باشد و همین کافیست. این اولین بار بود که متن نمایشنامه را از قبل خوانده بودم، اما صحنه جذاب تر از متن بود. بعد هم که برق رفت آقای غلامی با استفاده از گوشی موبایل و کوبیدن پا به زمین کمبود موسیقی و صدا و نور و همه چیز را مدیریت کردند و تلاششون برای مدیریت شرایط یکی از تحسین برانگیزترین تلاش هایی بود که در عمرم دیدم. من امکان حضور در اجراهای جبرانی را ندارم، اما حتما پیگیر کارهای بعدی کارگردان و بازیگران خواهم بود.