دکتر الهام باقری نویسنده، پژوهشگر و استاد ادبیات فارسی یادداشتی درباره نمایش «ورا نام تهمینه سهراب کرد» نوشته است که در ادامه میخوانید:
«آرش، اژدهاک، مرگ یزدگرد، و اینک... ورا نام تهمینه سهراب کرد...
پیش از نمایش حسین تفنگدار همواره با خود در رفتار تهمینه و سهراب و رستمِ «غمنامه رستم و سهراب» شاهنامهی فردوسی در عجب بودم که هر کدام خرق عادتی فرای حماسههای اخلاقی و آدابدان ایرانی انجام دادهاند. بخشی که نه انسان امروزی که خود فردوسی نیز از این داستان و جوانکشیِ رستماش اندوهناک است و در فلسفهبافیِ آغازینِ داستان، تردید دارد افتادن نارسیدهترنج به سبب وزیدن تندباد از داد است یا بیداد و در این جوانکشی چندین بیت و توجیه دارد؛ حتا پس از کشته شدن سهراب و به دخمه سپردن پیکر بیجانش با دستان خود رستم، معترف است که دلنازکان از پسرکشیِ رستم بهخشم میآیند.
به نظرم همین یک بیت، مسیر ذهن نمایشنامهنویس «ورا نام تهمینه سهراب کرد» را به سویی بردهاست که پیام نمایش برای بیننده «پر آب چشمِ» آن، با برداشتی از نانوشتههای فردوسی - بههر دلیل خواسته یا نخواسته نمایشنامهنویس- به آن چیزی تغییر یابد، که بیگمان دراماتیکتر است و برخلاف توجیه فردوسی
... دیدن ادامه ››
و سپردن هر اتفاقی را به دست قضا و قدر و آگاه نبودن بشر از راز گیتی، آن را زاده سنتهای موهوم و اندیشههای پلید پس پشت هر جنگ و دشمنی بداند. همانگونه که با خواندن نمایشنامه «مرگ یزدگرد» بهرام بیضایی و اختصاص دادن یک صفحه کامل از آغاز کتاب به یک جمله تاریخی در مورد زندگی یزدگرد سوم و گذاشتن علامت تعجب جلوی واژه «تاریخ» ذهن مخاطب را به آن سو میبرد که: تاریخ را فاتحان نوشتهاند! و این پرسش که اگر نقال داستان، سهراب یا تهمینه بود، داستان به چه رنگی میآمیخت؟
عکس از امیر نریمانی
برای مطالعهی متن کامل به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://www.mehrnews.com/news/5973092/%D8%A2%DB%8C%D8%A7-%D8%B3%D9%87%D8%B1%D8%A7%D8%A8-%D9%88%D8%A7%D9%82%D8%B9%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D8%AF%D8%B3%D8%AA-%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D9%85-%DA%A9%D8%B4%D8%AA%D9%87-%D8%B4%D8%AF-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%DB%8C%DA%A9-%D8%AD%D9%85%D8%A7%D8%B3%D9%87-%D9%86%D8%A7%D9%85%D8%B9%D9%85%D9%88%D9%84