در سادهترین حالت ممکن میتونم بگم که تماای کار برآم لذتبخش و بود در مدت اِجرآ، کاملاً اَز زندگی روزمره جدآ شده بودم...
فرض من اینه که اَگر کیشلوفسکی و کوروساوآ مشترکاً کارگردآنی میکردند، نتیجهٔ کارِشون چنین اَثری میشد...
رَگههایی اَز تئاتر شقاوت و آثاری چون آثارِ آرآبل و خودوروفسکی در کار احساس کردم....
بازیها هماهنگ و تمیز بود...
با وجود اینکه تقریباً درتمام صحنهها، همهٔ بازیگرآن حضور دآشتند، نظم برقرآر بود و هیچ حرکت اصافهای مشاهد نشد و ریتم هم عالی حفظ شد...
قرآردآدها با تماشاگر بینقص بسته شدند(استفاده اَز پردهها)...
در کل، کاملاً رآضی بودم صادقانه باید اِقرآز کنم که به عنوآن بازیگر، خیلی علاقهمندم در اَثر چنین کارگردآن باهوش و مدیری حضور دآشته باشم...