دیشب، در اولین شب اجرای نمایش شیزوفرنی، یک فضاحت تمامعیار رخ داد.
قبل از اینکه به خود تئاتر برسم، باید بگم که اجرا با تاخیر خیلی زیادی شروع شد که هیچ معذرتخواهی هم دراینباره نشد. تعداد خیلی زیادی دانشآموز مدرسه بهخاطر نسبت با عوامل اومده بودن که تحمل فضای پردیس شهرزاد رو واقعا سخت کرده بود و این ماجرا به اینجا هم ختم نشد و وقتی بالاخره وارد سالن شدیم، انگار بلیطها دوبار فروش رفته بودن و باید دانشآموزان رو قانع میکردی که بلیط این صندلی رو گرفتی و باید بلند بشن. همهمه و سروصدا واقعا اذیتکننده بود. این حال بد قبل و حین اجرا قطعا تجربهی آدم رو از تماشای اثر تحت تاثیر قرار میده. و حالا نمایش شیزوفرنی؛
این مسئله که برای خندوندن مخاطب با مسائل جنسی شوخی بشه، چیزی رایجه. اما مسئله اونجاییه که این شوخیها چقدر تمیز و هوشمندانه ارائه میشن. شوخیهای دمدستی اینستاگرام و میمها فضای مجازی رو که نمیشه به نمایشنامهی تئاتر تبدیل کرد. شوخیهای دبیرستانی مدادم تو تراشت و این دست عبارات ما رو به این نتیجه رسوند که اتفاقا برای این کار مخاطبان درست از مدرسه اومده بودند و جای ما غلط بود. البته که برای تلاش و زحمت تیم بازیگری اثر تا قبل از صحنهی انتهایی تشکر میکنم اما واقعا نمایشنامهی اثر، که حتی به سختی میشه با این کلمه خطابش کرد، برای فضای تئاتر کمدی ناامیدکننده بود.