میشه گفت اکثر ما تو ذهنمون یه بت داریم ، یه بلاگر موفق یه بازیگر یه خواننده یه دوست حتی خواهر و برادر که از دید ما موفق هستند و مشکل از اونجایی شروع میشه که دیگه تلاشی نیست برای رسیدن به اون موفقیت و تو گم میشی تو رویات ( البته بیشتر برای ما اسفندی ها که ذاتمون به شدت رویا پردازم هست )
سبکی جدید از تئاتر که بسیار هم باب سلیقه من بود ، بازی آقای محمد زاده بببخشید خوشرو رو دوست داشتم ولی پایان کار چیزی که باید درنیومد و میشه گفت
تماشاچی ها تا نفر اول دست نزد متوجه پایان نشدن
اما چند نکته!
مثل همیشه عکاس محترم با صدای دوربین و حرکتشون که چند بار نگاه خود من رو از بازیگر به سمت خودشون بردند....
در بعضی از قسمت ها وقتی آقای خوشرو در ردیف صندلی ها بودن دیدنشون سخت بود و فقط صداشون رو میشنیدم