در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
با توجه به راهپیمایی مناسبتی جمعه ۳۰ شهریور در محدوده مرکز شهر، لطفا حتما در زمانبندی حضور خود برای تماشای برنامه‌های هنری، تمهیدات لازم را در نظر بگیرید.
تیوال | نیلوفر ثانی درباره نمایش سَنتِز: درباره نمایش سنتز/ علیرضا اخوان منتشر در روزنامه سازندگی سه شنبه 15 ا
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 06:49:01
درباره نمایش سنتز/ علیرضا اخوان
منتشر در روزنامه سازندگی سه شنبه 15 اسفند 1402

«سلاخ‌خانه‌ی دوران و بازیافت حافظه»
نمایش "سنتز" آخرین تجربه علیرضا اخوان در بازخوانی دیگری از نسخه اول خود که در سال 1400 در سالن کوچک مولوی به اجرا درآمد و به امر قدسی و استعلایی میان پدر و پسر اشاره داشت، اینبار با تغییر کاراکترهایش به پدر و دو دختر وبا رویکردی بازیافتی و همچنان بدون کلام، دوره کوتاهی در اسفندماه در سالن شهرزاد بر صحنه آمد.
به نظر می‌رسد سنتز 1402، با تاثیر از رخدادهای به‌روز جامعه و زیرلایه‌های فلسفی، روانشناسی و جامعه‌شناسی، اکنونیتی را بازتولید و بازیافت می‌کند که با اتفاقات اجتماعی و سیاسی اخیر و الگوهای سنتی و حاکم بر جامعه، مناسباتی نزدیک دارد. مناسباتی که هر چند در آثار محدودی به آن پرداخته شده اما در صحنه تئاتر، زنده و عریان، به ویژه برای تماشاگرانی که زیست زنانه‌ای را در جامعه تجربه کرده‌اند، عینی‌تر و مفهومی‌تر تجسم می‌یابد.
در مکانی با طراحی ... دیدن ادامه ›› کف و دیوارهایی با کاشی سفید و سه ماشین لباسشویی در مرکز، به منزله رخت‌شورخانه و به تعبیری سلاخ‌خانه، پدری دختر نوجوان خود را به مسلخگاه ذبح و قربانی می‌برد. اما هر بار که تیغ تیز بر گردن او می‌گذارد، در کوفته شده و پیشکشی آورده می‌شود، که هر کدام تفسیری مفهومی دارد. بار سوم و در نهایت، دختر دیگری با همان شکل و شمایل مشابه، وارد می‌شود؛ مقاومت و عناد را در او متکثر می‌کند و بنوعی نجات‌دهنده او از آن آئین قربانی و ذبح می‌شود. در نزاعی بین پدر و دختر تازه وارد، دختر نوجوان پدر را با ضربات چاقو می‌کشد و او نیز ناجی دیگری می‌شود. عظمت سلطه‌گر پدر/ دیگری بزرگ، سقوط می‌کند؛ اما این پایان ماجرا نیست؛ دختر دوم هر چقدر تلاش می‌کند، دختر اول را از آن رختشورخانه بیرون برده و به گریز از آن جغرافیای مکانی و سلاخ‌خانه دوران، ترغیب کند، موفق نمی‌شود و دختر کوچکتر، ماندن را ترجیح می‌دهد. پرده آخر با صدای در، پدر بازگشته و اینبار با دو جعبه پیتزا وارد می‌شود و یکی را پیش روی دختر می‌گذارد و خود از دیگری شروع به خوردن می‌کند.
سنتز 1402 در خوانش دیگری، موضوعی جسورانه را انتخاب کرده که بدون شک خط قرمز بسیاری از عقاید عرفی و شریعتی بوده و با وجود تسلط مردسالارانه سنتی حتی در جامعه فعلی، اعتراض، مقاومت و کنش زنانه را به معرض می‌گذارد. و نوک پیکان را از اقلیت به سمت قدرت، برمی‌گرداند. کنشی که طبق نظریه فوکو، از مقاومت در مقابل قدرت حادث شده و به صیرورتی نو می‌انجامد. این بازیافتی منحصر از کارکرد تئاتر در برابر زبان مسلط و مقتدر برساخته، به منزله‌ی مخزن و موزه زنده تاریخی و حافظه‌ای‌ست که جان گرفته و در فرآیندی فعالانه به عرصه می‌آید. چه در بهره از متریال فیزیکی، طراحی لباس و صحنه و بازیگری، و چه در طرح مفاهیم انتزاعی و نشانه‌شناسی. چه هوشمندی در استفاده از بازیگرانی مانند نادر فلاح و دو دخترش که همان نسبت پدر و فرزندی را داشته و در صحنه، بی‌واسطه و بی‌ملاحظات سانسوری، لمس، درگیری و قتل را بازنمایی می‌کنند، و چه حذف کلام و زبان گفتاری که خود از نمونه‌های بارز تفسیر گمراه‌کننده و تقلیل‌گر است. هر چند بطور عینی و روشن این تجسم و تداعی در روند نمایش قابل ردیابی‌ست، با اینحال اخوان آن را در کانسپتی از مفاهیم فلسفه‌ی هگلی تز و آنتی‌تز یعنی زور و قدرت و در مقابل آن، مقاومت، تمرد و اعتراض گنجانده و به سنتزی ختم می‌کند که کنشمندانه، زنان را از سرسپردگی و تسلیم در طول تاریخ و دوران و از اختگی و سرکوب، به وضعیتی نو از زیست خود که تمرد و ایستادگی‌ست، می‌رساند. هر چند هنوز به رهایی و برابری واقعی راه باقی باشد. این قدم، آغاز تحولی‌ست که اقتدار پدر/مردسالارانه، بجای نهادن تیغ بر گردن او، اجبار در نوع پوشش و زیست تحمیلی و اجباری، به صرف غذا و خوراک که سمبلی از ادامه حیات و بقاست، دعوت می‌شود.
سنتز 1402 با وجود تمام ممانعت‌ها و فشارهای نهادهای ناظر، اینکه توانسته خود را به معرض دید عموم بگذارد و شجاعانه از مفاهیم و دغدغه‌ای چالشی و پر اهمیت بگوید، خود مصداق بارزی از مبارزه، اعتراض و کنش است. شاید در سنتز دیگری از اخوان، شمایل از انسانی را ببینیم که از دوره هولناک و تاریک تاریخ عبور کرده و از سلاخ‌خانه به امنیتی برابر و حقیقی دست یافته است.

نیلوفرثانی
عضو کانون منتقدان تئاتر ایران
امید است در کار بعدی جناب اخوان عزیز و خوش فکر در ما انگاره هایی ایجاد کنند که به سمت پیچیده تر شدن نرویم.
انسان به سادگی نیاز دارد. ما خود به خود در لایه های خویش پیجیده هستیم . سیر در این اعماق خود پیجیده گی های دیگریست.
۱۵ اسفند ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید