از حواشی میگذرم و یک راست میرم سر اصل مطلب. این اجرا آیینهی ماست. خودمون رو بهمون نشون میده. بهمون اجازه میده با خودمون مواجه بشیم. بهمون نشون میده که تنها نیستیم. بهمون ثابت میکنه که واقعیت خیلی جاها بر خلاف تصورات ماست. ما رو وارد خانوادهای میکنه که قبل از تجربهی عطر آدم بیخبر بودیم از تعلق داشتن بهش. اجراییه که بهمون اجازهی حرف زدن میده و از اون مهمتر شکیبایی شنیدن و تفکر رو سعی میکنه در ما پررنگ کنه. همهی اینایی که گفتم برای ترغیب شما به لمس کردن این اجرا شاید کافی نباشه؛ من خودم اگر اشتباه نکنم بیست و دو بار به تماشای این خانواده نشستم و هربار شگفتزده تر از دفعهی قبل سالن شهرزاد رو ترک کردم. امیدوارم عزیزانی که تهران زندگی میکنن این اجرا رو از خودشون و عزیزانشون دریغ نکنن و خیلی بیشتر از اون آرزو دارم که عطر آدم به همهی ایران برسه. اگر کسی رو میشناسید که حال روحی مساعدی نداره و احتیاج به یک تجربهی اعجابانگیز برای تحول احوالش داره خواهش میکنم این لطف رو در حقشون بکنین و مطمئن باشین که ازتون ممنون خواهند بود. عطر آدم از بهترین هدایایی بود که من توی عمرم از کسی گرفتم و مطمئنم یکی از بهترین هدیههایی خواهد بود که میتونید به خودتون و عزیزانتون تقدیم کنید.