در زمین مردمان خانه مکن / کار خود کن ، کار بیگانه مکن
کیست بیگانه ؟ تن خاکی تو / کز برای اوست غمناکی تو
چون زخود رستی همه برهان شدی / چون که گفتی بندهام سلطان شدی
چون تهی گشت و خودیّ او نماند / باز جانش را خدا در پیش خواند
چونکه جانش وارهید از ننگ من / رفت شادان پیش اصل خویشتن
از: مولوی