سارا کین در اولین مصاحبهاش چه گفت؟
ترجمه سید حسین رسولی
چارسو پرس: سارا کین در اولین مصاحبهی خود به منتقدانی که از اولین نمایشنامهی او خشمگین شده بودند، پاسخ میدهد: «هر چه گفتند دروغ بود. آنها چیزی نگفتند که درست باشد، جزاینکه من یک نمایشنامه نوشتهام.»
سارا کین، بهطور قابل توجهی آرامومتین بهنظرمیرسد؛ ولی او یک نمایشنامهنویس ۲۳ساله است که کارش در هفتهی گذشته در روزنامهها جنجال بهپا کرد و منتقدان، اولین نمایشنامهی او را تخریب کردند. او گفت: «من میدانستم که روزنامهها آن را دوست ندارند؛ اما واکنششان عصبی و خشمگینانه بود.»
او اغراق نمیکند؛ زیرا جک تینکر در دیلیمیلریویو این تیتر را برای او زده است: «این جشن نفرتانگیز از پلیدی». جیمز مکدونالد، کارگردان
... دیدن ادامه ››
این نمایش در طبقهی بالای تئاتر رویالکورت، نمایش مذکور را به گونهای متفاوت میبیند و میگوید: «نمایش ترکیده، یک تلاش بیدلیل برای شوکدادن نیست؛ بلکه این یک نمایشنامهی جدی دربارهی منشاء و اثرات خشونت، و یک نمایش اخلاقی و دلسوزانه است.»
از زمانی که مری وایتهاوس، تلاشی (ناموفق) کرد تا اجرای رومیان در بریتانیا اثر هوارد برنتون در تئاتر ملی را بهدلیل عمل تجاوز جنسی روی صحنه، تحتپیگرد قانونی قرار دهد، تئاتر انگلیسی، یک رسوایی دراینحد ندیده است. خانم کین گفت: «اگر کاملاً تعجبآور نباشد؛ ولی ناراحتکننده است. انتظار انتقاد داشتم؛ ولی انتظار نداشتم تبدیل به یک موضوع خبری شود. این تماشاخانه فقط ۶۵ صندلی دارد؛ ولی ناگهان برنامههای خبری به آن پرداختند. چیزی که بیشازهمه مرا شوکه میکند این است که بهنظرمیرسد آنها بیشتر از بازنمایی خشونت ناراحت شدند تا خود خشونت. منظورم این است که بهتازگی به یکدختر ۱۵ساله در جنگل تجاوز کردهاند؛ اما در روزنامهها فضای بیشتری به نمایشنامهی من اختصاص دادند تا این عمل وحشیانه. این همان روش روزنامهنگاریای است که این نمایشنامه آن را کاملاً محکوم میکند.»
شاید قابل درک باشد که او نمیخواهد خیلی چیزها را فاش کند. او دربارهی خودش میگوید که «مادرم، تمام روز را پای تلفن، اشک میریخت. اگر بیشازحد درمورد زندگیام صحبت کنم، بهانهای به این افراد میدهد تا ادعا کنند این نمایشنامه بهنوعی یک اثر زندگینامهای است و آن را بیارزش میکند.»
او دختری از اسکس است که در خانوادهای از طبقهی متوسط در سال ۱۹۷۱ بهدنیا آمد. او در مدرسه، نمایش خرس از آنتون چخوف و اثر موزیکال اوه، چه جنگ دوستداشتنیای! از جوآن لیتلوود را کارگردانی کرد. سپس به دانشگاه بریستول رفت تا درام بخواند و فکر کرد که ممکن است کارگردان شود و سپس متوجه شد که واقعاً نمیخواهد کارگردانی کند. او یک مونولوگ نوشت که در بریستول و در جشنوارهی ادینبورا اجرا شد و ازآنزمان تاکنون دو مونولوگ دیگر هم نوشته است. امروز او بهتنهایی درجنوب لندن زندگی میکند و بهغیراز مزایای دولتی و آنچهاز اجرای ترکیده بهدست خواهدآورد، درآمد دیگری ندارد.
او میگوید: «دراین کشور، هیچ بحث واقعیای دربارهی اینکه چگونه خشونت را در هنر نشان دهیم وجود ندارد. ما نمیدانیم چگونه درمورد خشونت صحبت کنیم و نمیدانیم چگونه با آن برخورد کنیم. خشونت دراین نمایش بهطور کامل، جلوهزدایی شده و فقط بازنمایی شده است.»
یادداشتها
گفتوگوی حاضر، بخشی از کتاب متن در دراماتورژی معاصر ۱ است که در نشر نیماژ منتشر میشود.
منبع گفتوگوی حاضر
Benedict, David (1995). Disgusting violence? Actually it's quite a peaceful play: first interview with Sarah Kane, independent, Last visited on December 24, 2023.