☆ دیروز
میرفت پشت دیوار تنهایی
تا باز عق بزند دلواپسیهایش را
و بپیچد دروغهایش را
بینسخه در لبخند
و بنوشاند بر لبهاییکه جز با دروغ
نمیکند افطار
تا به ترتیب کشد
در چشم سرگردان فرداها
رؤیای گرم دیروز و تن تبدارش را
این رشته سر دراز...
مادرزادی است این ریشه
مادری
... دیدن ادامه ››
هم هست در گرداب گرایشِ هم نسل
و عروسی که سفید میزند بر سیاهی بختی
که دو تا کوچه بالاتر از
نوش مبارکباد
تلخ مینوشد
خیانت را
و میزند رگ احساس با تیغ
عق میزند در خون
صمیم ع اسمعیلی
از کتاب امتداد سکوت
ـ≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈ـ
☑ وبلاگ: http://samimae.blogfa.com
☑ اینستاگرام: http://instagram.com/samim.a.e