در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال عمومی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 14:55:47
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
بلیط کنسرت
یادداشت :

زمین در آستانه فاجعه در روزنامه و سایت آسیا


B2n.ir/b18836

برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
یادداشت:

تحولات اقتصاد جهان با نگاهی بر انتخابات آمریکا به قلم علی زنداکبری

B2n.ir/z06633
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
یادداشت:

انتخابات آمریکا و آینده اقتصاد جهان

B2n.ir/m50733
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
یاداشت/ حقوق‌های نجومی:از شعار تا واقعیت به قلم علی زنداکبری

B2n.ir/n64697
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
پس یادداشت می‌کنیم که ما تا زمانی “تماشاگر حرفه‌ای تئاتر” محسوب می‌شویم که به کار شما امتیاز بالا بدهیم.
تجربه حضور در کافه پاییز رو دارید؟🍁
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
" ســــــــفر بــــــه کــــــرتـــاســـــــــه "


گزاینده عفریتـی آشوبناک
شتابنده چون اژدها بر هلـاک
(نظامـی)


بر پهنه‌ی پیـرانه‌ای، چون من یکـی دیوانه‌ای
ره مـی‌سِپارَم خیـره‌سَـر، در عالمِ بیگانه‌ای

سَیّاحِ اَدوارِ زمیـن، از بهرِ کوچ اَندَر ... دیدن ادامه ›› کمیـن
بر شاخِ دیوِ اَزمَنِه، همچون یکـی پروانه‌ای

داخل شدم در محفظه، بهرِ سفر در کِرتاسِه
همچون شَمَن در معبدی، مَحفَظ چونان بتخانه‌ای

شارِ فوتون بیشینه شد، وانگه هوا سیمینه شد
بِنْواختم بر دکمه‌ها، چون زلفِ یاری شانه‌ای

هستـی به‌مانندِ سَبو، نَشتِ زمان از زیرِ او
ماشیـنِ اَدوارِ زمیـن، زیرِ سَبو پیمانه‌ای

اَمواجِ مَگنِت در بَرَم، رقصِ فوتون‌ها در سَـرَم
گیتـی چو گلشنخانه‌ای، محفظ به‌سانِ دانه‌ای

بشکافت این دانه زمان، رشد وُ نِمُوّش توأمان
چون غنچه‌ی فتّانه‌ای با سَطوَتِ مردانه‌ای

برگ وُ بَرَش از رادیوم، گلبـرگ‌ها تیتانیوم
دُمگُل زِ آلومینیوم، چون آهنیـن کاشانه‌ای

زان پس رسیدم مقصدم، چون طائِری دل مـی‌زدم
در بحرِ دیدن غرقه چون نَظّارِه‌گر؛ جانانه‌ای

مَسحورِ فَرتوران شدم، مَخمورِ آن نوران شدم
مانندِ بدمستـی که سـرمست است در میخانه‌ای

وحشت به قلبم چیـره شد، آیینه دِل گو تیـره شد
چَشمانِ ناظر خیـره شد در عالمِ مستانه‌ای

من کاشفِ سـرّ زمان، جوینده در جویِ جهان
گنجِ دَفیـنِ لـامَکانْ مفتاح را دندانه‌ای

دیدم به چَشم‌اَم پِتـروسُور، تیـرانوسُور، اِسپینوسُور
اَشجارِ شاهِق؛ غول‌ها در جنگلِ افسانه‌ای

دیپلودوکاس، سوپِرُسُور، آلبِـرتوسُور، آبِلیسُور
بودم میانِ فیل‌ها در قامتِ فنجانه‌ای

با خود بگفتم: یا فَتـی، وَهم‌آفرین حکمت‌فَزا
اشـرف زِ اینان نیستـی گرچه لقبْ فرزانه‌ای

با آنکه عالم سـر زدی، بـی‌دعوتش بر در زدی
اَفغانِ جان کِـی بَرزدی چون اُستُـنِ حنّانه‌ای؟

هُرمِ شـرارِ این سفر، آتش چِنان‌اَم زد به بَر
مقدورِ محبوبـی نَبُد، حتّـی صَنَمْ دُردانه‌ای

افسوس، چون ماندن نشد در محفلِ غولـان‌زمیـن
کیـن بودن‌اَم با مردمان مُردن درین غمخانه‌ای

حالـی گذشته‌ست آن زمان، چون بازگشتم زان جهان
یادش مزیّن مـی‌کنم با خنده‌ی رندانه‌ای –






شهریورماه نود و شش
محمد فروزنده و سجاد آل داود این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
امشب در کنارشما،یلدای به یادموندنی رقم خورد.
تا حالا شده روبروی یه تابلوی نقاشی بایستی، یا به یه موسیقی گوش بدی و یهو از خودت بپرسی "خب، این واقعا چیه؟" یا "چرا اسم اینو هنر گذاشتن؟" انگار یه جور سوال پیچیده تو ذهنت شکل می‌گیره. خب، نگران نباش! این دقیقا همون جاییه که فلسفه هنر به دادمون می‌رسه. فلسفه هنر، یه جور عدسیه که باعث میشه عمیق‌تر به هنر نگاه کنیم، مفاهیمش رو درک کنیم و سوالاتی رو بپرسیم که شاید تا حالا اصلا بهشون فکر هم نکرده باشیم.

شاید بپرسی، اصلا چرا باید به این فلسفه هنر اهمیت بدیم؟ مگه خود هنر کافی نیست؟ بذار یه مثال بزنم. فرض کن داری یه فیلم می‌بینی. اولش فقط از دیدن صحنه‌ها و شنیدن صداها لذت می‌بری. اما بعدش، اگه کمی عمیق‌تر فکر کنی، ممکنه سوالاتی برات پیش بیاد: داستان فیلم چی می‌گه؟ چرا این شخصیت‌ها اینطوری رفتار می‌کنن؟ کارگردان چی می‌خواسته به ما نشون بده؟ این دقیقا همون لحظه‌ایه که فلسفه هنر وارد ماجرا میشه. فلسفه هنر به ما یه سری ابزار میده که بتونیم سوال‌های جدی‌تری درباره هنر بپرسیم و یه درک بهتری ازش پیدا کنیم.

در واقع، فلسفه هنر مثل یه چراغ قوه عمل می‌کنه که تاریکی‌های دنیای هنر رو روشن می‌کنه. به کمکش می‌تونیم مفاهیم اصلی هنر رو بهتر درک کنیم، مفاهیمی مثل: بازنمایی (یعنی یه اثر هنری یه چیز دیگه رو نشون بده)، بیان (یعنی یه اثر هنری احساسات و افکار هنرمند رو به ما منتقل کنه)، فرم هنری (یعنی شکل ... دیدن ادامه ›› و شمایل یه اثر هنری)، تجربه زیبایی‌شناختی (حسی که ما موقع مواجهه با یه اثر هنری تجربه می‌کنیم) و ویژگی‌های زیبایی‌شناختی (یعنی چیزهایی که باعث می‌شن یه اثر هنری زیبا یا جذاب به نظر برسه).

یکی از سوالای خیلی اساسی توی فلسفه هنر اینه که "چه چیزی یه چیزی رو هنر می‌کنه؟" فیلسوف‌های زیادی سعی کردن به این سوال جواب بدن، ولی هیچ جواب ساده و قطعی‌ای وجود نداره. مثلا بعضی ها میگن هنر یعنی چیزی که یه چیز دیگه رو نشون بده، شبیه واقعیت باشه. این میشه نظریه بازنمایی. اما اگه به نقاشی‌های انتزاعی یا مجسمه‌های مدرن نگاه کنیم، می‌بینیم خیلی از هنرها اصلا شبیه هیچ چیز واقعی نیستن. پس این نظریه به تنهایی کافی نیست.

یه عده دیگه میگن هنر یعنی چیزی که احساسات هنرمند رو بیان کنه، مثل یه شعر غمگین که حس ناراحتی شاعر رو به ما منتقل می‌کنه. این میشه نظریه بیان. اما آیا همه هنرها باید احساسات هنرمند رو نشون بدن؟ آیا یه نقاشی انتزاعی که هیچ احساس خاصی رو بیان نمی‌کنه، هنر محسوب نمیشه؟ این نظریه هم جواب کاملی نمیده.

یه عده دیگه هم میگن مهمترین چیز تو هنر، فرم و شکلشه. یعنی رنگ‌ها، خط‌ها، بافت‌ها و ترکیب‌بندی یه نقاشی یا ریتم و ملودی یه موسیقی. این میشه نظریه فرمالیسم. اما آیا هنر فقط به ظاهرش خلاصه میشه؟ آیا محتوا و مفهوم یه اثر هنری هیچ اهمیتی نداره؟ باز هم این نظریه هم کامله نیست.

بعضی ها هم میگن هنر یعنی چیزی که یه تجربه زیبایی‌شناختی رو به وجود بیاره. یعنی وقتی یه چیزی رو به عنوان هنر می‌بینیم، یه حس خاص، یه حس لذت یا شگفتی بهمون دست بده. این میشه نظریه زیبایی شناسی. اما آیا هنر فقط باید زیبا باشه؟ مگه یه اثر هنری که زشت و ناراحت کننده ست، نمیتونه هنر باشه؟ باز هم این نظریه به تنهایی جواب کاملی نمیده.

خب، بعد این همه بررسی، شاید به این نتیجه برسیم که تعریف کردن هنر خیلی سخته و شاید اصلا غیرممکن باشه. خیلی از فیلسوف‌ها هم به همین نتیجه رسیدن. بعضی‌ها میگن هنر مثل یه خانواده می‌مونه. یعنی همه اعضای خانواده یه شباهت‌هایی به همدیگه دارن، اما هیچ ویژگی مشترک و قطعی‌ای وجود نداره که همشون داشته باشن. به این می‌گن "شباهت خانوادگی". بعضی دیگه هم میگن اصلاً نباید دنبال یه تعریف قطعی برای هنر باشیم. چون هنر یه چیز پویاست و همیشه در حال تغییره. هر دوره‌ای، هر جامعه‌ای و هر هنرمندی دیدگاه متفاوتی درباره هنر داره. پس بهتره به جای اینکه دنبال یه تعریف قطعی بگردیم، سعی کنیم هنر رو درک کنیم، ازش لذت ببریم و باهاش ارتباط برقرار کنیم.

حالا اگه تعریف قطعی‌ای برای هنر وجود نداره، چطور باید با آثار هنری مواجه بشیم؟ چطور بفهمیم یه چیزی واقعا هنره یا نه؟ اینجاست که فلسفه هنر باز هم به کمک ما میاد. فلسفه هنر به ما یاد میده که: به اثر هنری با دقت نگاه کنیم، به محتوای اثر فکر کنیم، به زمینه فرهنگی و تاریخی اثر توجه کنیم، نظرات مختلف رو در نظر بگیریم و مهمتر از همه، از اثر هنری لذت ببریم.

در نهایت، فلسفه هنر یه سفر بی‌پایانه. یه سفری که هیچ‌وقت تموم نمیشه. هر چقدر بیشتر درباره هنر فکر کنیم، بیشتر متوجه پیچیدگی‌ها و زیبایی‌های اون می‌شیم. فلسفه هنر به ما یاد میده که هیچ جواب قطعی و ساده‌ای وجود نداره، اما این اصلا چیز بدی نیست. اتفاقا همین پیچیدگی و ابهام، باعث میشه که هنر همیشه جذاب و هیجان‌انگیز باشه. پس بیاین با هم به دنیای هنر قدم بذاریم، سوال بپرسیم، بحث کنیم و ازش لذت ببریم. امیدوارم که این حرفا، یه شروع خوب براتون باشه.
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
شب چله مبارک

آرت ورک تبریک یلدا ۱۴۰۳

https://kopolart.ir/artwork/6293
علی یوسفی این را خواند
پویا فلاح و مریم اسدی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
هرگاه از رقص فاخر به ویژه باله در ایران صحبت می‌کنیم نام بنیانگذاران باله در ایران سارگیس جانبازیان، یلنا آویدیسیان(مادام یلنا)، مادام کرنلی در ایران بودند، همواره می‌درخشد. ارامنه به ویژه در هنر(ادبیات، موسیقی، رقص، سینما) سهم بزرگی برای ایران داشتند. این نزدیکی فرهنگی از تاریخی نشات می‌گیرد که بیش از سه هزار سال در کنار یکدیگر زیسته‌، با هم به نیکی ارتباط داشته و بر زبان، فرهنگ و سنن یکدیگر تاثیر داشته‌اند.

شاید بتوان گفت کم‌تر ملتی به اندازه‌ی ارمنیان به ایرانیان نزدیک است. بیست و هفت سده پیش ارمنیان دولت ماد را در برانداختن دولت آشور یاری دادند. همچنین تیگران یرواندیان پادشاه ارمنستان پانصد و پنجاه و نه سال قبل از میلاد مسیح در پایه‌گذاری امپراتوری هخامنشی به کورش بزرگ یاری رساند.

در امپراتوری هخامنشیان پانصد و پنجاه و نه-سیصد و سی پیش از میلاد مسیح، پس از پارسیان و مادها، سومین جایگاه از آن ارمنیان بود. در سال سیصد و سی و یک قبل از میلاد مسیح، در حمله اسکندر مقدونی به ایران زمین، در جنگ گوگمل، ارمنیان چهل هزار پیاده و هشت هزار سواره نظام به کمک داریوش سوم هخامنشی فرستادند. در نبرد نهایی سربازان ارمنی جناح راست سربازان ایرانی را تشکیل می‌دادند. سربازان ارمنی دوش به دوش سربازان ایرانی با اسکندر مقدونی جنگیدند. در این نبرد یکی از نزدیک‌ترین یاران داریوش سوم هخامنشی یرواند سوم ( ُرُنتُس) پادشاه ارمنستان از خاندان یرواندونی بود.

گذشت و‌ گذشت و همچنان ارامنه ... دیدن ادامه ›› در جنگ تحمیلی با عراق برای ایرانی که دیگر موطن‌شان می‌باشد جنگیدند و شهید شدند و باز هم نیکی و فداکاری در تاریخ این کهن بوم و بر از خود به یادگار گذاشتند.

قصد من بازگویی تاریخ نیست. مقصود من ظهور یک هنرمند ارمنی با شخصیتی والا و هنری ناب و فاخر است، به نام بانو کارولین، بنیانگذار سماعنکو در ایران، که نام‌شان به نیکی در هنر رقص ایران همچون مادام یلنا و مادام کرنلی به نیکی یاد خواهد شد. بانو کارولین خدادیان که نتنها هنر فاخر رقص را باوجود تعطیلی مدارس باله و رقص دوباره زنده کرد بلکه سبک ابداعی و فاخر خود را که تلفیقی از سماع و فلامنکو است با وجود تمام دشواری از خود تاابد بنیان و به یادگار نهاد و وجود چنین استادان صاحب سبکی بشارت دهنده‌ی فرداهایی روشن برای این هنر است.
محمد فروزنده این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تایپوگرافی سه بعدی عاشقانه طُ، با استفاده از فونت نستعلیق

مدلسازی در ادوبی فتوشاپ
متریال، نور پردازی و رندر در ادوبی دیمنشن

https://kopolart.ir/artwork/6292
علی یوسفی این را خواند
پویا فلاح و امیرمسعود فدائی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
...
هیچ چیز پنهانی پنهان نخواهد ماند.

خواستم بنویسم هیدن چه‌طور اجرایی است، دیدم خودم شاهد پانصدمین اجرای آن بودم، پس چیز بیشتری نمی‌نویسم.

#ریحانه_رضی چیزهای بسیاری را به من یاد داد
و #کوروش_شاهونه چیزهای بسیاری را به من یادآوری کرد.

#هیدن
سپهر، امیر مسعود، سجاد آل داود و محمد فروزنده این را خواندند
سالار ناجی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
شاید به کار تیاترها بیاید

روشنایی لامپ در زمان قطع برق جهت تیاترها

استفاده از مهتابی یا چراغ ها دارای باتری بک آپ را در تلویزیون و همچنین ماهواره تبلیغ کنید تا مغازه ها و پاساژها شب ها که برق می رود و برقشان در حد روشنایی مغازه است خاموش نشوند و فحش نثار نکنند.

مهتابی یا چراغ باتری بک آپ توسط خود برق ساختمان شارژ میشود و زمانی که برق میرود به مدت دو ساعت چراغ هایش روشن می ماند چون باتری پشتیبان ذخیره برق داشت.


در پالایشگاه ها از این مهتابی ها دارند که مردم در خانه هایشان علاوه بر مغازه ها هم میتوانند استفاده کنند و چیز خاصی ندارد و کافی ... دیدن ادامه ›› است روی سقف مثل مهتابی نصب شود همین.

طبیعتا به مردم بخصوص مغازه ها باید یاد داد و گروهی از بازاریاب این محصول را به مغازه های سطح شهر بفرستید وقتی یک عده استفاده کنند بقیه یاد می گیرند.

البته چراغ روشنایی مدل پنل خورشیدی در کنار پنجره هم هست که چینی است و چندین میلیون قیمت دارد.

برق اضطراری

یک مدل از نوع پالایشگاهی

https://10sanat.com/product/rechargeable-ex-fluorescent/
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام به نام ارشیا راستگار ۲تا بلیط تئاتر برای عُبورِ قُوایِ بُرجِ عِیوَض اَز اَراضیِ کاخِ هُنر خریدم و نتونستم دانلود کنم بلیط رو
سپهر و امیر مسعود این را خواندند
اگه پیامکش رو دارید کفایت می‌کنه.
۴ روز پیش، چهارشنبه
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
از سلسله آموزشهای گرگ کاسپین 
برگزار می شود:

مجموعه کارگاه های آموزشی : 
پیرزن پاروزن

طراحی و اجرا : حجت بقایی

اجرا فقط برای اعضای ستاد مردمی مشاورین تحقیق و توسعه ایران اسلامی

#کارگاه_آموزشی
#کارگاه_مدیریت
#پیرزن_پاروزن
#گرگ_کاسپین
🛍️ دومین ایونت یلدایی

«گروه هنری ریگولِتو» و «فِیری روم» برگزار می‌کنند.

۲۷ الی ۲۹ آذرماه از ساعت ۱۴ الی ۲۲ منتظرتان هستیم.

📍خیابان کریمخان، خیابان ایرانشهر، ضلع شرقی پارک هنرمندان، تماشاخانه ایرانشهر، طبقه دوم، کافه ریگولتو
Hamid Reza Zarei و امیر مسعود این را خواندند
محمد فروزنده این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
درباره «نقره داغ»ِ مرضیه محمدی
شبی که در پلاتوی تئاتر کتک خوردم!

دیشب کتک خوردم!

با مژده وارد پلاتو شدیم. سر جامون نشستیم. بالاترین ردیف، انتهای سمت چپ رو به صحنه. مژده گفت میشه تو بشینی اونجا که من لبه‌ی نیمکت نشینم؟ لبخند زدم: معلومه ... دیدن ادامه ›› که میشه!

دکور رو نگاه کردم؛ با وجود اینکه بدون عینک همه چیو تار می‌دیدم اما آستیگماتم انقد شرف داشت که اجازه بده پیام صحنه درست به مغزم مخابره بشه: یه زاویه سفید که با خطوط سقف سیاه پلاتو، پرسپکتیو متناقضی رو ترسیم می‌کرد. صندلی روبروی زاویه گرچه چوبی بود و حس زندگی رو منعکس می‌کرد اما قرار گرفتن‌ش لای اون زاویه آزارم می‌داد. احساس می‌کردم گیر افتادم؛ گیر افتادن گوشه رینگ! ..و درست بود. اونجا محل گیر افتادن کسی بود!

عینکم رو از جیبم بیرون آوردم و به چشم زدم. طبق معمول کثیف بود. دادمش به مژده و زمزمه کردم: میشه با شالت تمیزش کنی؟ طبق معمول! دوباره عینک رو زدم. حدس می‌زنی چی؟ هنوزم تار میدیدم. اما نه به خاطر عینک. اشک تو چشام حلقه زده بود.. نقره نقره نقره! ظلمی که به تو روا شد چقد عریان بود. و من چقد ساده بودم که فک میکردم برای دیدنش لابد باید عینکم رو تمیز کنم! تو ظلم رو زندگی کردی؛ ظلم رو مث نفس استنشاق کردی؛ ظلم رو روی رگ‌های ظریف دستای نحیفت سروندی و من.. شاید اگه شیشه عینکم رو پاک نمی‌کردم، لااقل غیرتم انقد جراحت برنمیداشت..

«نقره داغ» فقط یه داستان نبود؛ زخم بود. یه زخم شاید کوچک، اما عمیق و قدیمی. اونی که همجنس نقره‌ست که روی تنش جای هزاران هزار زخم و خیش و خراش خودنمایی می‌کنه، اما برای مرد‌ش هم تحمل دردش اصلا آسون نیست. انگار یه آینه جلوی روت بذارن و بهت بگن: های! آهای! این تویی! و تو با مشت بزنی توی دهن خودت. اون‌وقته که میفهمی مزه خون رو توی دهنت؛ وقتی به خ ِ «زخم» میرسی و انگار خِرخرِ کردنِ «خفه شدن»ـه و مجبور میشی «قورت»ـش بدی، چون به قاف ِ «عمیق» رسیدی.

مرضیه، تو نقره نیستی دخترِ خوب؛ طلایی! اگه خودت، روی صحنه خودت رو باور داشته باشی، مردم هم می‌پذیرند که «نقره»، فقط روی سکوی اهدای جوایزه که «دومه»!

#مرضیه_محمدی #نقره_داغ
#وحید_یارعلی #وهید_ودیگر_هید
#تئاتر #کرمان


پ.ن. نقره تا هفتم دی‌ماه قصه‌ش رو تو پلاتوی انجمن نمایش تئاتر شهر کرمون (چهارراه تهماسب آباد) اجرا می‌کنه. برید ببینید حتمن. 🏃🏽‍♂️🏃🏽‍♀️

لینک تیوال:
https://tiw.al/kY4z
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
واقعا چرا در یک اثر نمایشی به پوستر و تیزر بهایی داده نمی‌شه؟ کل اثر که کارگردانی و بازیگری باید ویترین کارم حفظ بشه که مخاطب با دیدن پوستر و تیزر ترغیب بشه و به دیدن نمایش بیاد که متاسفانه در خوزستان هیچ اهمیتی نداره با بدترین کیفیت کار می‌کنن ...
محمد فروزنده و امیر مسعود این را خواندند
سالار ناجی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید