ای کاش اینکار رو نمیدیدم. ای کاش رحیمی نصر رو با شیزوفرنی و آلزایمر تو ذهنم به یاد میاوردم
موسیقی هیچ، طراحی صحنه هیچ ، موضوع به قدری گنگ که اواسط نمایش با خودم میگفتم چیو میخواد برسونه به مخاطب که من نمیفهمم
شوخی با انگشت وسط دست به صورت افراطی و زیاد
خنده های هیستریک و بی دلیل
چندین ساله دارم فیلم و تئاتر میبینم و این نمایش تنها موردی هست که اصلا نفهمیدمش و میخواستم سالن رو ترک کنم
چون میدونم میخونید ، جناب رحیمی نصر ممنون میشم باز کنید این قفل ذهنی من رو و اجازه بدید بفهمم داستان رو