خسته نباشید واقعا که در این زمان با وجود سختی های فراوان، برای اعتلای هنر این مملکت می کوشید. کار را دوست داشتم اما قصد دارم نقاط ضعفش را هم بیان کنم. اولین و مهمترین نکته که بنده اصلا نتونستم باهاش ارتباط برقرار کنم گروه فرمی بود که چندان هم با آمادگی سر صحنه حاضر نشده بودند. بدن هایی که نیاز به کار دارد برخی بیشتر آمادگی جسمانی دارند و برخی کمتر. موسیقی را نمیشنوند و نمی شناسند پس سر ضرب ها حرکت تغییر نمی کند و به اصطلاح هر کسی روی صحنه ساز خودش را میزند. چند بار از خودم پرسیدم چرا باید گروه فرم تا آماده را بر روی صفحه تماشا کنم اما جوابی برای آن نیافتم.
دومین نکته موسیقی کار بود. گذاشتن موسیقی هایmess مربوط به دوران کلیساست و به تعبیر کسانی که تاریخ موسیقی می دانند هر چقدر هم که امروزی و با ارکستر و سازبندی امروزی اجرا شود باز جایگاهی در یک نمایش ایرانی ندارد.
سومین نکته دلیل صفحه طولانی پایانی و حرکات شدید بازیگر سفید پوش نه تنها برای من بلکه برای سایرین هم حتی در نمایش حضور داشتند مشخص نبود؟ آیا هدف صرفا به رخ کشیدن توانایی و انعطاف بازیگر بود یا چه؟
در حالیکه همین شخص در میانه نمایش یک قاب بسیار زیبا را شکل داد
به هر روی دست مریزاد باید کار خوب... از نقاط قوت کار نقالی بازیگر هاله بود... بازی روان و راحت بازیگر مادر
و تسلط دو مرد بر نقش هایشان
گروه موسیقی نیز عملکرد فوق العاده زیبای داشتند