من گذاشتم چند روز از دیدن نمایش بگذره تا بتونم تحلیل درست تری داشته باشم و بعد بنویسیم. فکر میکردم بعد از گذشت چند روز ابهامات در ذهنم واسنجی میشن و پاسخی براشون پیدا میشه اما دیدم ذهنم ترجیح میده متن رو فراموش کنه! این به نظرم ضعف در انتقال مضمون هست. من با یک دید ده از پنج نمایش رو دیدم. چون در بینِ تمام نمایشهایی که دیدم، سیزیف برای من در ردهٔ اول هست. پس گاردی به انتقال سخت مضمون نداشتم.
انتخاب فرم نمایش واقعا فکر شده و تمیز بود. دوست داشتم که با تغییر ضلع مثلث، روایت عوض میشد و ورق میخورد. از پردهٔ اول به دوم اون تناقض درونی رو دوست داشتم.
یکجایی دوک پرسید میدونی همه توی جهنم چی میگن؟ میگن چشم.
این خیلی خوب بود. چون وقتی دوناتا در پردهٔ اول چشم میشنید و چه در پردهٔ دوم چشم میگفت انگار در هر دو حالت ته جهنم بود.
اما پردهٔ سوم که باید به یک خط ارتباطی بین سه روایت میرسید لنگش داشت. میدونید میشه هر فرد یک نتیجه ای بگیره و از این بلاتکلیفی در بیاد اما من دلم میخواست بدونم توی سر آقای برهمنی چی میگذشته و نتونستم بهش برسم.
بازی خانم مهدخت مولایی و آقای گرجی در سیزیف طوری بود که نمیتونم هرچقدر هم بازی بازیگران دیگه خوب باشه، توی ذهنم جایگزین برتری براشون پیدا
... دیدن ادامه ››
کنم. منقطع حرف زدن دوناتا با کاراکتر بلانش سیزیف شبیه بود اما فقط شبیه بود. خانم مولایی به نظر من یک پدیده بودن در اون نمایش و دیگه نمیشه تکرارشون کرد.
بازی دوک هم خوب بود اما کاش با گریم دیگهای بود. شاید حتی میتونستن اکتهای بهتری میداشتن.
در مجموع باز هم پنج میدم. چون امتیاز های نمایش های آقای برهمنی باید از خیلی بیشتر شروع بشه و اگر تناسب میبستم به پنج نزدیک بود.
و اینم خواستم اضافه کنم که امیدوارم آقای برهمنی هیچ وقت در هیچ نمایشی بازی نکنن و همچنان کارگردان بمونن. یک نمایشی که قبلا از ایشون دیده بودم که در اون بازی میکردن اصلا در حد و اندازه ایشون نبود.
اما حضورشون در این نمایش رو دوست داشتم.
کاش بعد از پایان اجراها، خودشون یک تحلیلی برای نمایششون بنویسن و چون خودشون نویسنده نبودن به نظرم غیر متعارف نیست که متن رو تحلیل کنن.
ترکیب موسیقی با صحنه ها هم خوب و متناسب بود.