شاهد سبک روایتی آشنا هستیم؛ در یک اکوسیستم کوچک اتفاقی میافتد و این اتفاق ما را با کیفیت روابط چند زوج، مسائل پنهان آنها و ربطشان را با همین اتفاق آشنا میکند.
بازیها اغلب روان و خوب بودند. از بازیهای پراحساستر میتوان به رعنا همسر معینی و مینا همسر صدرا اشاره کرد. موسیقی تغییر صحنه تعلیق خوبی را القا میکرد و به حال و هوای کار میخورد.
از ایرادات کار میتوان به زیاد بودن شوخیهای کلامی در برخی صحنهها اشاره کرد. متأسفانه این نوع باج دادن به تماشاگر خیلی باب شده و آفت نمایش محسوب میشود.
ولی در مجموع کار سرگرمکنندهای بود و تماشاگر در عذاب گذشت زمان نبود.