چاپلین ...بارها بعد از سخنرانی جلوی سن خولستم دست بزنم حتی بایستم و فریاد بزنم زنده باد آزادی..اما...ممنونم برای این درک از جامعه شناسی که امشب دادید شما آقای رنجبر از دریچه ایی نو ایستادگی رو آموزش دادی.چقدر بازیگرا همگیتون خوب بودید ...و آبان .و آبان چه عمقی دلشت این بازی چرا وقتی از عشقت به زندگی از قاشق نقره ایی که باهاش شکربر میداری،گفتی گریه کردم ..و تو هیتلر جان آقای موحد نیا لذتبخش بود بود دیدنت روی صحنه با تموم ریزه کاری هاو دشواری های نقشت چه بی نظیر بودی.مادر بی نظیر بود .همه چیز جای خودش بود،.بلوندی .....بخاطر این اثر خوب به همه ی عوامل اجرا تبریک میگم.