چند وقتی است قلبم نا منظم می طپد و
به هنگام دیدارش بند دلم پاره می شود و
یک حس جادویی درونم جوانه می زند و گل می کند.
لبخندش به لبخند خدایان می ماند و
نگاهش سحر و افسون هزاران جادو را با خود دارد.
تنها با چند قدم دور شدن از او دلتنگی , همچو حیوانی افسار گسیخته به سمتم هجوم می آورد.
آهنگ صدایش هزاران بار بهتر و گوش نواز تر است از بهترین موسیقی ها
به یقین شنیدن صدایش می تواند پس از مرگ روح به کالبدم باز گرداند
و نوازشش دوای تمامی دردهایم باشد.
.
.
اما حیف
می دانم که حسرتش بر این دل صاحب مرده ام می ماند.
از: ا م ی ن