در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | جلال محبی درباره نمایش ریگ چاه: بعد از نمایش روی نیمکت های لابی سالن مولوی نشسته بودم، گوشی ام را از ح
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 12:52:28
جلال محبی (jalalmohebi)
درباره نمایش ریگ چاه i
بعد از نمایش روی نیمکت های لابی سالن مولوی نشسته بودم، گوشی ام را از حالت پرواز خارج کردم تا تماس ها و پیام ها را بررسی کنم. شانه هایم یخ کرده بود. فشاری پشت چشمانم حس می کردم، ناگهان صفحه گوشی تار شد و خواندن نوشته ها ناممکن. بله این اشک بود که سعی داشت به زور راه خودش را از پشت چشمانم باز کند. کمکش کردم و گوشی را کنار گذاشتم و اشک سر خورد و پایین آمد. این کاریست که ریگ چاه میکند، دست کم با من کرد. کتمان نمیکنم که شاید زیست مشترکِ من با آنچه در نمایش زیست میشود این ویرانی را در من کاشت اما آنچه که مبرهن است این است که ریگ چاه شجاع است. شجاع اما مظلوم، نخبه ای است که به جبر، در کنج عزلت تئاتر(سالن کوچک مولوی) سنگرش و مرزش را حفظ کرده. مرزش با هیجانات بیهوده ی تئاتری را. اما آن پنج شش جوان چقدر میتوانند مقاومت کنند؟ امیدوارم اضاف بخورید و محکوم شوید به ماندن و ادامه دادن.


جلال محبی، خداروشکر دیدن این نمایش باعث دوستی مان شد.
دیگر کمی باید بگویم.
از روز اول نوشتن متن اثر تک و تنهایی را تجربه کردم و با آن همدم و همراه شدم، چه دوستانی که با کوله باری از قول و وعده و وعید آمدن اما بازتنهایمان گذاشتند.
سنگرم همان قلمم ماند و بازیگرانم و خدای خدام و عوامل پشت صحنه ای که منت گذاشتن و به این لشکر نصفه و نیم یاری ... دیدن ادامه ›› رساندند
همچنان هم می آیند و وعده حمایت میدهند
تمام سعیم را در عین سادگی کردم.
پیچیدگی نور و موسیقی و صحنه ای هم وجود ندارد چون حقیقتا توشه مالی ای وجود ندارد.
ما برادر محکومیم و ادامه داده و میدهیم.
پیامت قلبم را تکان داد برادر❤
۲۸ شهریور
خریدار
جلال محبی (jalalmohebi)
علی پیمان
جلال محبی، خداروشکر دیدن این نمایش باعث دوستی مان شد. دیگر کمی باید بگویم. از روز اول نوشتن متن اثر تک و تنهایی را تجربه کردم و با آن همدم و همراه شدم، چه دوستانی که با کوله باری از قول و وعده ...
عشق برادر... عشق
۲۸ شهریور
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید