در جهانی که مناسباتِ بیمارگونه بر زیست روزمره افراد سلطه دارد، انسانی سالمتر است که بیمارتر باشد. که اَنگِ بیماری زدن ابزارِ سرکوبِ شهروندانیست که مناسباتِ جامعه بیمارشان را برنتابیده اند.
حال، اثرِ اصیلِ هنری که بناست در خدمت تعالی انسان باشد، در جامعهای با مناسباتِ ناسالم، اثری است که حالِ مخاطباش را بد کند. او را بیمارتر کند و با این بیمارتر کردن، او را ولو برای لحظاتی از مناسباتِ ناسالمِ حاکم وارهانَد.
در جهان و جامعهای ناسالم باید به هر اثرِ هنری که حالِ مخاطباَش را خوب میکند با دیده تردید نگریست. مبادا که آن اثر همدستِ آن مناسباتِ بیمارگونه باشد!
پُر واضح است که جهان و جامعه ما همانطور که نمایش نشان میدهد بیمار و ناسالم است. پس این نمایش قهراً اثری اصیل بوده که من امشب-به عنوانِ یک مخاطبِ عام- بعد از اجرا، روی پلههای خانه هنرمندان ایستاده بودم و حالِ بد را تجربه میکردم.
با آرزوی موفقیت برای همه عواملِ نمایش خوبِ گلنگری..