این سبک اجراها همیشه دور از سلیقه من بوده ولی هر چه کردم از خشت خام خانه خوشم نیاد نشد که نشد، از یجای کار دیگه کاملا درگیر کاراکترها و شرایطشون
... دیدن ادامه ››
شده بودم و با اینکه اجرا از چیزی که نوشته شده بود طولانیتر هم شد اما بسیار روان گذشت. بازیگرها بسیار پرانرژی و توانمند بازی می کردن، بازیگر نقش حیران کاملا این تصویر رو ایجاد می کرد که مسن هست، بازیگر نقش رستم هم هر بار که خوند، خوب خوند، بازیگر نقش مرجان هم که چشم ها رو به خودش خیره می کرد.
فضاسازی کار هم خیلی جالب بود و میشد حیاط و بالکنها رو کاملا تصور کرد.
پایانبندی اما به هیچوجه دوست داشتنی نبود، اگر هم قرار بر اتفاقات خوب برای همه بود شاید بهتر بود ذره ذره در طول مسیر نمایش اتفاق بیفته نه یهو در چند دقیقه همه چی درست بشه، یا حتی برای کاراکتر حیران میتونست پذیرش نیومدن سرهنگ و ادامه دادن زندگیش یک پایان قشنگ باشه، بماند که اگر میراث فرهنگی یک ملکی رو اثار باستانی اعلام کنه دیگه احتمالا اجازه نمیده ساکنین به همین شکل در اونجا زندگی کنن.
اقای پزشکیان؟ واقعا؟؟؟