همیشه از تماشای نمایشهایی که تکلیفشون با خودشون مشخصه لذت میبرم. «مضحکه سیاه» با قوت در دسته این نمایشها قرار میگیره.
نمایشی سرشار از لحظات کمدی که با تلفیق اصولی نمایشهای روحوضی و سنتی و فضای قاجاری تونسته بود به خوبی تماشاگران رو در تمام مدت اجرا با خودش همراه کنه
درون مایه نمایش طعنهای بود در لفافه به حاکمی ضعیف که با بلاتکلیفی و اقدامات باری به هر جهت در تلاشه تا تقصیر رخدادهارو به گردن دیگران بندازه تا مسئولیت خودش رو نپذیره. تصمیمات پادرهوا و معلق که وضعیترو به آشفتگی میکشونه و در نهایت هم بی گناهترین و ضعیف ترین فرد متهم میشه.
شاید با دیدن این نمایش در ابتدا تصور کنیم که قصد خندوندن مخاطبه اما باید اعتراف کرد که این نمایش اگر چه در خنده گرفتن از مخاطب عالی عمل میکنه اما در عین حال تنبیه، تذکر و یادآوری رو هم فراموش نکرده.
من بارها با صحنههای مختلف و دیالوگهای مضحکه سیاه خندیدم اما دقیقا نمیدونستم که به نمایش میخندم یا به وضعیتی که در اون به عنوان یک انسان گرفتارم.
در کلیت اجرا هم به اعتقاد من استفاده از موسیقی زنده و در فضا بودن کامل بازیگران حتی اون کاراکترهایی که نقش کمتری نسبت به باقی داشتن و میزان بالای هماهنگیشون نقاط قوت به شمار میرفتن.
به تمامی عوامل این اجرا خسته نباشید میگم و به نظرم این نمایش برای اینکه یک ساعت فارغ از همه دغدغه هاتون خوش بگذرونید و بخندید و فکر کنید و لذت ببرید انتخاب بسیار مناسبیه...