**گزارشی از جلسه مبانی نقد ادبی**
در جلسه ای که مورخ91/4/9 با حضور سرکار خانم مهدیه مطهر،دبیر این سری نشست ها و تعدادی از اعضای دیوار تئاتر شهر برگزار شد؛به بحث و گفت و گو در رابطه با نقد ادبی و شیوه درست نقد نشستیم که در زیر چیکیده ای از مطالب مورد بررسی را ارائه میدهم.
تعریف نقد: نقد به معنای کاشفانه برخورد کردن با یک اثر است،یک منتقد باید بتواند نکات مثبت و منفی کار را با ارائه دلیل، بیان کند.در نقد نباید مغرضانه نظر داد بلکه باید جانب انصاف و عدالت را رعایت کرد. می توان فرق نقد و انتقاد را در نوع نگرششان به یک اثر دانست که انتقاد تنها نکات منفی را می بیند و نقد هر دو جنبه مثبت و منفی را در نظر
... دیدن ادامه ››
میگیرد.
مکتب فرمالیسم (صورت گرایی): فرمالیست ها بر این باورند که ارزش یک اثر هنری تنها و تنها وابسته به فرم آن (چگونگی ساخت و ویژگی های دیداری اش) است.به عقیده فرمالیست ها تمام چیزهای ارزشمند یک اثر در خود اثر نهفته است.برخی صورت گرا ها را، مکتبی می دانستند که فقط به قالب و ظاهر اهمییت می دهد و از توجه به معنا باز می ماند حال آنکه فرمالیست ها در نهایت به یکی بودن صورت و معنا می رسند.
بر اساس نگرش و تفکر فرمالیستی در حدود 1930 **نقد نو**در آمریکا شکل گرفت و نظریه های ریچاردز در پدید آمدن آن نقش چشمگیری داشت. نقد نو در برابر **نقد سنتی** قرار گرفت.شیوه نقد سنتی به این صورت بود که عواملی مانند ظرف تاریخی ساخت اثر،زندگی هنرمند و یا شخصیت هنرمند از ساخت اثر بسیار مورد توجه قرار می گرفت؛اما نقد نو با نگرشی متفاوت به بررسی آثار پرداخت و خود اثر هنری را به چالش کشید و دیدگاه نقادان سنتی را در درجه دومی از اهمییت قرار داد.
در نقد نو به **استقلال اثر ادبی و جوهر ذات ادبی** اهمییت فراوانی می دهند. اینکه خود اثر چیست و نه اینکه دربردارنده ی چه پیامی است. این نوع نگرش در بالا بردن دقت ما برای تحلیل یک اثر و پرداختن به جزئیات و عوامل سازنده ی آن بسیار موثر است.
ما میدانیم که عناصرسازنده ی یک اثر ادبی،به ویژه شعر؛شامل زبان،استعاره،حس آمیزی،تشبیه و دیگر آرایه های ادبی است.
نقد نو به** واژه و کلمه و ارتباط واژه ها با کل اثر** توجه بسیاری می کند.می دانیم که هر واژه دارای یک معنای اولیه و برخی دارای یک یا چند معنای ضمنی هستند که به سبب همین موضوع استفاده خاص و درست از واژه ها،در جایگاه های مختلف ارزش و اهمییت بالایی دارد.
یک اثر ادبی دارای عاطفه،تخیل،احساس و....است ولی اگر تمام این ها در قالب و فرمی مشخص قرار نگیرد،نمی توان آن را در حوزه یک اثر ادبی مورد بررسی قرار داد.
از این رو نقادان نو **تاکید فراوانی بر شکل و صورت دارند** زیرا با وجود یک قالب و صورت مشخص؛
1) ما به یک معیار مشخص برای سنجش اثر میرسیم.
2) فهم عناصر درونی اثر امکان پذیر تر می شود.
3) به این باور می رسیم که صورت به محتوی جهت می دهد و باالعکس.
مثلا؛ما نمیتوانیم بگوییم عاطفیت این شعر خیلی خوب بود!ولی میتوانیم بگوییم استعاره و پارادوکس های خوبی در آن به کار رفته است.
از دیگر نکاتی که مورد بررسی نقادان نو قرار می گیرد *بررسی صنایع لفظی و معنوی اثر است*
صنایع لفظی شامل آرایه های ادبی است که در شعر مشهود و قابل دیدن است مانند واج آرایی و...
و صنایع معنوی شامل آرایه هایی است که در بطن شعر نهفته است مانند ایهام،تشبیه،مراعات نظیر و.....
همچنین در نقد نو تحلیل و بررسی تمهیدات آوایی (واج آرایی)، بررسی فرایندی موسیقی و کلام شعر و چگونگی شکل آوایی کلمات مورد توجه قرار می گیرد؛زیرا دقت در این موارد در القاء کردن محتوی به مخاطب مؤثر است.
از اهمییت زبان در ساختار یک اثر ادبی نمی توان چشم پوشی کرد؛از این رو مورد دیگری که در نقد نو و فرمالیستی مورد توجه قرار می گیرد** زبان **است.
زبان به دو دسته خبری و ادبی تقسیم می شود:
1) خبری: زبانی است که واژه ها و کلمات برای بیان دقیق معنای کلام ما به کار میروند،یعنی هر لفظ در جایگاه اصلی خود قرار می گیرد،مانند زبان روزنامه ها و...
2) ادبی،انشایی،عاطفی: زبانی است که در آن رابطه ای یک به یک بین الفاظ و کلمات وجود ندارد و منظور ما از بیان یک جمله یا کلمه الزاما معنای متداول و روزمره آن نیست و هدف آن ایجاد حس است.
مهمترین بافت زبان ادبی؛**فرار از هنجار و تبدیل باید ها به نباید ها و بالعکس است**
در فرایند برجسته سازی زبان نیز باید به دو نکته: هنجار گریزی و قاعده افزایی توجه داشت.
(مبحث قاعده افزایی در جلسه بعد مورد بررسی قرار خواهد گرفت).
در آخر نیز به معرفی چند کتاب در همین زمینه می پردازیم:
1) مبانی نقد ادبی،ترجمه فرزانه طاهری،نشر نیلوفر.
2) درباره رمان و داستان کوتاه،سامرست موام،ترجمه کاوه آهنگران،شرکت سهامی کتاب های جیبی.
3) پژوهشی در رئالیسم اروپایی:گئورچی لوکاچ،ترجمه اکبرافسری،نشر علمی فرهنگی.