در پی آهوی عشق،صیاد آواره شدم
تا کجا باید دوید،یا رب،بیچاره شدم
من عقابم شاه پره، من عقابم شاه پره، قله نشین بی شکست
ریشخند بچه آهویی، به یکباره شدم
بال من بی سایه شد، از بس که افتادم به خاک
کنج خانه، مرغ، بی پرواز و بیکاره شدم
.
.
.
آری عقاب هم گاه زمین گیر می شود.