هنوز هم رادی زنده است...
امروز به لطف روابط عمومی نمایش "شب روی سنگ فرش خیس" مهمان آئین افتتاحیه بودم و لذتی ژرف بردم از آمدن متنی استوار از همیشه زنده تئاتر ایران زمین اکبر رادی...
درود بر هادی مرزبان که همچنان وفادار مانده به اکبر رادی و به نمایشنامه هایش و تئاتر با بازیگران تئاتری در ایرانشهر، نه ستاره بازی و از این قبیل شیاف بازی ها که در ایرانشهر مد شد...
یاد حرف هایی که سالها قبل اکبر رادی درباره هادی مرزبان و همکاری های مشترکش گفته، افتادم. استاد رادی درباره
... دیدن ادامه ››
کار پیوسته با مرزبان می گوید:
"او برای نمایشنامه های من واقعا استخوان خرد کرده اما اجر کمی برده، او بابت اجرای این نمایشنامه ها غرامت سنگینی پرداخت کرده و با مشکلات و مصائبی دست و پنجه نرم کرده که خیلی بیشتر از مشکلات و مصائب بوده اند، در آن سالهای بسته ای که مالک الرقابان تئاتر ما کسان دیگری بودند و اصحاب صحنه هر یک به گونه ای خزیده و جرات نزدیک شدن به نمایشنامه های ایرانی را نداشتند...
من برای این همکاری و قدرشناسی زحماتی که مرزبان پای این چند پاره نمایشنامه من کشید هیچ حرفی برای گفتن ندارم، جز آنکه در برابر صفای رنج عاشقانه او سر فرود آورم."
امشب بعد از پایان اجرای اول فقط اشک از چشمانم سرازیر شد...
پایان باشکوه یک متن درجه یک ایرانی که حالا فقط می توانم یک جمله بگویم وخلاص؛ یاد رادی بزرگ همیشه ابدی و هادی مرزبان پاینده...
سیزدهمین شامگاه گرمای 1391
از: کهبد تاراج - تئاتربازها