نگاهی به نمایش مالی سویینی – مرتضی میرمنتظمی
روزنامه سازندگی ـ سه شنبه 22 آبان 1403
نیـلوفرثـانی
"مشق نو”
مرتضی میرمنتظمی سالهاست که
... دیدن ادامه ››
در عرصه تئاتر فعال است و اجراهای حرفهای و ماندگاری را خلق کرده که از او در بین کارگردانان، چهرهای میسازد که مخاطبان میدانند همواره اثری در خور و متفاوتی از او بر صحنه خواهند دید. P2، پنج ثانیه برف، بکت و مالی سویینی چند اثر بیادماندنی او هستند.
در سال 94 میرمنتظمی اولین بار متنی از برایان فریل ایرلندی را که در میان درامنویسان بریتانیایی به پدر تئاتر معاصر ایرلند شهره دارد و مهمترین نمایشنامهنویس ایرلند در 50 سال گذشته است، بر صحنه آورد؛ اجرا با دکور و طراحی آکواریم سرتاسری بروی سن که ماهی زنده در آن شنا میکرد و با سه کاراکتر، درخشان ظاهر شد و مورد استقبال تماشاگران قرار گرفت.
الهام کردا، صابر ابر و عباس جمالی تیم قوی بازیگری مالی سویینی، هر کدام روایتگر بخشی از داستان به شکل مونولوگ بودند. نمایش درباره زنی چهل ساله است که از بدو تولد کم بینایی شدید داشته و تنها سایهها را در نزدیکی چشمان خود میتوانسته ببیند. او که با آموزشهای پدر توانسته راه لذت بردن و زیستن بدون بینایی را بیاموزد و از این بابت احساس رضایت دارد، به خاطر اصرارهای همسرش فرانک، که مردی ماجراجوست و البته علاقه زیادی نیز به مالی سویینی دارد، تن به جراحی برای بازیابی بیناییاش میدهد که توسط بهترین متخصص چشم آمریکا که پس از یک دوره افسردگی و وقفه کاری، راهش به شهر آنان افتاده و نیز راوی بخشی از داستان است، انجام میشود.
اما پس از جراحی و امکان بازگشت بخشی از بینایی مالی سویینی، شرایط به شکل دیگری پیش میرود. وجود نوعی سرگردانی و تنهایی مالی سویینی در درک هویت جدید و گسستن از آن احساس رضایت و آمیختگی با محیط، مهاجرت به دنیای بینایان و تجربه زندگی در دنیای بینابین، از لایههای روانشناختی این اثر است که نیازمند انتقال آن توسط گروه حرفهای تئاتری و بازیگری قدرتمند است.
او با مرزی از ناشناختهها روبرو میشود که دیگر نباید از لمس و توانمندی لامسه خود برای شناخت و درک اشیاء و محیط بهره ببرد بلکه باید ببیند و این دیدن و بینا شدن، بدون سابقه درکی و ادارکی، برای او ترسناک میشود.
میرمنتظمی این نمایش را بار دیگر، و با همان طراحی صحنه و دکور و با تغییر یک بازیگر، امیر آقایی بجای عباس جمالی، در سالن اصلی تئاترشهر در سال 97 بر صحنه برد و خاطرهی این نمایش را برای علاقمندان به آن، زنده کرد. حالا پس از گذشت چندین سال و دورهای پرفراز و نشیب از اپیدمی کرونا و اتفاقات اجتماعی 1401، و با اعلام آنکه اثر جدید او توسط مسئولین تالار وحدت مورد پذیرش قرار نگرفته، بار دیگر و اینبار با رویکردی متفاوت و طراحی صحنه جدید و حضور علی سرابی در کنار زوج موفق الهام کردا و صابر ابر، مالی سویینی را بر صحنه تالار وحدت آورده تا برای او "مشق نویی" دیگر و برای علاقمندان و نسل نو، تجربهای از یک اثر موفق باشد.
مالی سویینی تالار وحدت، هر چند در فرم اجرا مشابه تجربههای پیشین است اما در طراحی صحنه و بهره از امکانات تغییر سطح سن این سالن، نوآوری دارد. اکسسوارهای حجمی بزرگ، از گلهای عظیم بر فراز که گویی در خیال مالی روییدهاند و والهای متحرک و معلق در فضا، مورد بهره قرار گرفتهاند و موسیقی نیز در تکمیل اثر بکار برده شده است. همچنان الهام کردا بازیگری قابل و درخشان است که ترسیم موقعیت مالی سویینی را حالا پس از دو دوره اجرای پیشین، مسلطتر بازی میکند. حضور او بعد از سالها بر صحنه تئاتر، مالی سویینی را جذابتر و موفقتر در اجرا میکند. علی سرابی و صابر ابر نیز مکملهای اندازهای برای کردا هستند هر چند وسعت صحنه وحدت و استفاده بازیگران از میکرفون، آن ارتباط لازم را که پیشتر در تماشاخانه ایرانشهر وجود داشت و می توانست انتقال نزدیکتری از مفاهیمش داشته باشد، احتمالا در تالار وحدت و با تماشاگران ردیفهای انتهایی و بالکن، میسر نمیکند. به ویژه آنکه فرم اجرا، روایی و مونولوگهایی رو به جمعیت و تماشاگران است و این میزان فاصله بیشتر به خطابه و سخنرانی نزدیک میشود تا به روایت قصه و انتقال رنجها و مصائب.
میرمنتظمی و گروه مشق علیرغم حضوری موفق بر صحنه تئاتر این دهه و عدم همکاری لازم با او برای ساخت آثار جدید، همچنان راه خود را ادامه میدهد تا در این مسیر، حضورشان، همچنان پابرجا و قوی باقی بماند.
حضوری که نیازمند فعالیت کارگردانان تئاتر و حرکت چرخهای این هنر ارزشمند بر جاده زمانهایست که مخاطبان و تماشاگرانش در فقدان آثاری در خور از بزرگان درامنویسی داخلی و خارجی، به شبه تئاترهایی رو آودهاند که نه تنها تاثیری بر ارتقای این هنر ندارد بلکه ذائقهها را دستکاری کرده و به کمدیهای هجو و هزل تقلیل میدهد. تماشاگرانی که فرصت آشنایی با متنهای روز ادبیات نمایشی جهان و فرمها و تکنیکهای ساخت یک اثر صحنهای را در فقدان و یا غیاب آنها از دست خواهند داد و ذهنیتشان بر محوری از کمدیهای عوامپسندانه و سطحی، شکل خواهد گرفت.