سرم سنگین شده
تامغز استخونم تیر میکشه
چقدر دلم اوج میخواهد
پرواز در داخل یک حباب درآسمان پر از گنجشک
من تنها برای ثانیه ای درآسمان سرمدی کنم وبعد محو شوم
به اوج بروم
وشب روی ابرها دراز بکشم
واشک بریزم واستغفار کنم
آرزوهایم کوچکند شاید هم بزرگ
خیلی بزرگ
تابستان91
از: زینب عباسی