در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال مرتضا سلطان | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 06:52:39
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید

تقدیم به چراغ و لامپ و مهتابی

شاملو نوشت: بالاخره یه شب ماه میاد...

بارون میاد جَرجَر
پشت خونه نشستی منتظر هاجَر
تق تق کسی خونه نیست برگرد

بارون میاد جَرجَر
منتظر یکی نشستی تو باغچه تیارتْ شهر
رواله دادا یاخودش میاد یا نامه ش
همه ش بریز
اشک ... دیدن ادامه ›› اشک اشک اشک اشک

بارون میاد جَرجَر
اَه اَه اصلن شما خوب شما خفن ما بد ما اَن
هرچی گفتید گفتیم چشم
حاجی در دهن مردم و که نمیشه بست
همینه که هست
ببین چی میگه دلت...
اه اه... اونِکو اَلِقّا× دوروبرت

بارون میاد جَرجَر
دلت روشنه آقالذت ببر فقط بگو بَه بَه
هَه هَه بخند تا دنیا بخنده بت کَم کَم
بیخیال خدا یه رفیق داده بت بگو ایول دمت گرم
دمت گرم دمت گرم دمت گرم
بنگر
بنگر به آسمان آبی به ستاره به ابر
بنگر به زندگی به شهر از این بالا از اتوبان صدر
بنگر
بنگر به پسرکی که روی ماه تاب میخورد
ماه تاب میخورد
تاب میخورد
آب میخورد
می خورد
خورد
رد
رد داده ای دختر...:))))

روی رویای کودکی ای از شاعر هستیم:
تاب تاب عبباسی
تاب تاب عباسی تاب تاب عباسی تاب تاب عباسی تاب تاب عباسی تاب تاب قیج...
؛ نوار جمع شد... :
این داستان ادامه دارد ....
؛ آنچه در آینده مشاهده خاهید کرد ...؛
قسمت بعد
آنتن خراب است....

اُرتضاامو اُلطانسو...

از: خود
سال نو مبارک سلطان عزیز:))
۰۱ فروردین ۱۳۹۴
سال نو مبارک
۰۲ فروردین ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
شب در سیاهیِ چشمانِ تو می رقصد. . . ( سه نقطه های لنگ در هوا )

با ترسی ک فاتحه خود را خانده قدم میگذارم امشب
جهانِ مرا گرفته مه سراسر
در محکمه چشمانت
میانِ رحلِ صورت ت آیه ای نازل شده بر سیاهیِ چشمان ت
آمده ام ک سوگند یادکنم امشب ک با هیچ کتابِ مقدسِ دیگری نتوان گشودش

پ.ن: حافظ گشوده ام امشب و ب نیکْ فال میگیرم ش
فاش میگویم و...

مردادِ بی بامدادِ یکی از همین روزها

از: مرتضا
مینا ابراهیمی و sanaz m.barin این را دوست دارند
همیشه کسی هست ک از پشت شانه،آدمی را دید میزند. . .
۰۸ مرداد ۱۳۹۳
لایک!زیاد!
۱۰ مرداد ۱۳۹۳
مرسی مرسی خیلی زیادترررر :)
۱۵ مرداد ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
"حسِّ پیرمردِ اخته ای را دارم ک آخرِ عمری هوسِ مگان فاکس ب سرش زده ..."

... عاشق شده ام امشب؟!
کی ¡!
من ¡...
دیشب دوباره دچار شکست عشقی شدم
مدادی ک عاشقش بودم شکست...

"عشق" ؟
واژه ی گنگیست¡؟¡
لطفن سؤال بعدی.،.

بعدها نوشتم : ... ومن ب مادرم قول داده ام ک زن اختیار کنم ولی فقط برای یک شب
آن ... دیدن ادامه ›› هم امشب
نترس¡
بیا ، کمی نزدیک تر بیا زری
تو بارها در این حجله عروس شده ای

پ.ن: دیگر آغوشِ من ارضایت نمیکند، بزرگ شده ای پدرسوخته

خرده نوشته های پراکنده --- ٣٦٠ درجه پشت افکارم


آنقدر ب " دروغ "هایت عادت کرده ام ک هوس کرده ام برایت راست کنم

پ.ن٢: داری مثل سگ دروغ میگی
آخه مگه سگم دروغ میگه ... دو نقطه پرانتز:)

از: اُرتِضایه مو اُلطانِسّو
الهام، صبا فرزانه و محمد افشانی این را دوست دارند
"عشق" ؟
واژه ی گنگیست¡؟¡
لطفن سؤال بعدی.،.
۱۷ فروردین ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تو ای زری کجایی... تو ای زری کجایی 
"کَکَت هم نگزَد
زیرِ آسمانِ خدا
همین حوالی پرسه میزنم..."
آسمان هنوز آبی ست و من مدام دل م می گیرد 
لبِ بام می نشینم سیگار ب دست 
مثل خاطراتِ خوبمان ک هنوز هم ک هنوزه هست
مثل گردنبندِ یادگارت ، خیالت تخت ک جایش امن است 
و طبقِ عادت
امشب آنقدر خورده ام ک باز میگویی :تو همیشه مستی عزیز. مستِ مست.
سیگاری، ... دیدن ادامه ›› میگیرانم 
نه!
سیگار،ای میگیرانم
میگیرانم تا شاید تسکین دردهایمان شود 
دردهایی ک وقتی آن را مینویسی همه آن را لایک میکنند و عده ای هم هایلایت.
دست میآندازم طوق گردنت
ب شعاع ٢ میلی متری لبهایت
دَ َ َ َ ست میکشم
در ژرفای صداقت 
در ژرفای معرفت.
درب را ببند!
همین طور میرویم بالا 
همین طور...
اصلن ازین جا ب بعدش بماند بین خودمان
گورِ پدرِ حرفِ مردم ، پیک بعدی را بریز...
در امتداد شب صدای آکاردئون سد جواد هم میآید گاهی زیر گاهی بم
او مینوازد
ومن نگاه خیره ام ب پرسپکتیو مه آلود کوچه
کمی سکوت گوش می دهم
و دوباره سیگاری میگیرانم
سیگار پشتِ سیگار
وخودم بهتر میدانم ک 
امشب تهران زیر سیگاریِ من است 
.... ..... .... 
پ.ن:سیگار چ می طلبد تنهایی
وقتی هوا هوای دو نفره ست ، خودم و خودم دوتایی
ختمِ کلام: توقعی از آدم های دور و برم ندارم وقتی زمین هم حد اقل روزی یک بار خودش را دور میزند
تهران ١٣٩٠ --- ایوان ِ خانه ای قدیمی حوالیِ سرآسیاب دولاب برای "زری کوچولو" 


از: ...
قلمت نویسا
۰۶ بهمن ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
هیچ وقت عکاس خوبی نخاهم شد ...
امشب دلم گرفته است
" چیک "
...تصویر فلو شد

پ . ن : ... و آی دمت گرم حسینِ پناهی با این شعرت " ک تنها این وسط دل ماست ک دل نیست "

دقیقن همین امشب --- نقطه کورِ افکارم حوالیِ سیاهرگِ بالایی ، منتها الیه سمت چپ

از: عبِد
نقطه کورِ افکارم حوالیِ سیاهرگِ بالایی ، منتها الیه سمت چپ...
لایک!
۱۹ دی ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
آدم بدبخت از روزی که تو خشت میافته تاروزی که رو خشت می افته بدبخته
بدبختی ام که شاخ و دم نداره
بابام خدا رحمتش کنه میگفت
آدم بدبخت امروز بمیره بهتر فرداست .....

خالق آسید کاظم رفت و هیچ کس در سایت هیچ ننوشت...

کجایی اصالت دولاب کجایی خالق آسید کاظم کجایی خر شهر قصه

فضا تنگ بود و سقف آسمان کوتاه
ایکاش که جای آرمیدن بودی ....

این پیج فیسبوک
www.facebook.com/aseydkazem
برای اطلاعرسانی و ..... یادش


بدرود ای عاشق لوطی صفت

از: پنجشنبه غروب یادتان نرود ... تیارت شهر
خاکــــــــــ مقدس است خاک را باید بوسید
دیروز پدرم گود زورخانه را بوسید
امروز برادرم تشک کشتی را
فردا،نوبتی هم که باشد،
نوبت من است که بر خاک صحنه بوسه زنم


تئاتر برای من آیین است و صحنه قربانگاهـــــــــــــ

خاک صحنه باید خورد
باید مرد باید مرد


پ ن :زندگیمونو روی صحنه می سازیم




از: زورخانه قائم سرآسیاب دولاب امشب
تئاتر برای من آیین است و صحنه قربانگاه
خاک صحنه را باید خورد
۲۸ تیر ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
پیرو پیشنهاد 6 روز پیش اینجانب من باب دورخانی آثار نمایشی و ادبی ایران و جهان "

درود بر همه تیوالی های عزیز...

از اونجایی که دوستان مایل به آغاز این جلسات هستن من خودم به شخصه میگم که هر چه شریع تر
دور هم جمع شیم و
قرار ملاقاتی بذاریم من باب آشنایی بیشتر و ...

نظر پیشنهادی:

آدینه 31 خرداد ساعت 16 کافه دیوار

"""""""" تشریـــــــــــــــــــــــــف بیاریـــــــــــــــــــــــــــــن ... دیدن ادامه ›› """"""""""""""
در پایان جادارد تکشر کنم از
برنا شهسوارانی ، امیر تهرانی ، کاظم کامور بخشایش ، رعنا جمالی ، مهسا علی پور ، آتوسا علمشاهی ، عباس حکیم قدس ، الهام حصاری ، بهرنگ ، سید حامد حسینیان برزی ، المیرا فرشچیان و نینو
به خاطر اعلام همبستگی و نظرات شان

mob 09355771061


از: اٌرتضایه مو اٌلطانسو
ممنون آقا،البته کاش جلسات مجازی هم میگذاشتیم مثل سابق برای خواندن کتاب خاص و نظر دادن در مورد اون و نقدش به نوعی
۲۳ خرداد ۱۳۹۲
salam b hame ` ey kash hame mitunestan bian ey kash.
har ki ham k umad qadameh b ruye cheshm. dge man say kardam y timi bzaram k hatalmaqdur btunim biaim hala sa@ o makane jalasate baadi dge har timi k dustan movafeq budan
man taqriban b onvane kuchiktarin ozve in khanevade az hamatun davat mikonam biain
in ham shomare tamase bande age moshkeli pish umad 09355771061
۲۵ خرداد ۱۳۹۲
albate in jalasat agar edame peyda kone mahi yk bar hast

hala mitunim majazi ham peygiri konim vali kho hozuri chize dge E hast

hala kholase har ki tunest biad ta az nazaratesh stefade konim
۲۵ خرداد ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام و درود به همه تیوالی های جدید و دیواری های قدیم

بعد چند ماه دوباره اومدم اینجا

قدیما 2 , 3 دفعه قرار بود دوره خوندن کتاب و نمایشنامه بذاریم , یکی دو سری هم فیلم

اگه بچه ها دوباره " پایه " هستن یکی شو حداقل دنبال کنیم

مثلن همین کتاب و نمایشنامه آثار ایرانی و خارجی " بیضایی برشت و ... تقریبن جمع بندی تمام آثار "

دوستان اگه نظری دارن برای بهتر شدن ... دیدن ادامه ›› بگن ممنون میشم

برای نمایش فیلم هم تا چند روز دیگه .
پیگیر کاراشیم اگه بشه فرهنگسرای اخلاق نزدیک میدان شکوفه " شرق تهران " هماهنگ کنیم . اگه خاستین اونم تشریف بیارین


با تشکر : اٌرتضامو اٌلطانسو



از: اٌرتضامو اٌلطانسو
سلام دوست عزیز، خیلی ایده ی عالی هستش، میشه برای دوره کتابخوانی آثار نویسنده های یک کشور را اگه همه دوستان موافق بودند مطالعه کنیم، مثلن ادبیات چک، روسیه، فرانسه و... به هر حال خیلی ایده خوبیه و ممنون از شما به خاطر مطرح کردنش.
۱۷ خرداد ۱۳۹۲
خوش اومدید به خونه خودتون بعد از چند ماه مرتضی خان. من هم سپاسگزارم از این ایده خوب و اعلام میکنم که پایه نمایشنامه خوانی هستم. امیدواریم بتونیم اجراییش کنیم.
۱۷ خرداد ۱۳۹۲
سلام
:)
چه خوب...!!!
۱۸ خرداد ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
همه چی از یاد آدم می ره مگه یادش که همیشه یادشـــــه

...............
.....................
..........................
................................

از: حسین پناهی دژکوهی
نام " فروغ فرخزاد " همیشه زنده است...

مادر در ایوان نشستهـ
دارد فروغ می خواند
و من از فروغ روی او
تمام دنـــــیا را همین یک لحظه می دانم
همین یک لحظه در غروب را
طلوع جلوس والاترین بانوی دلم می دانم
.....
.......
باران دارد نرم نرمک شروع به باریدن می کند
و بر طاق های ضربی پشت بام ضرب ریز و درشت ... دیدن ادامه ›› می گیرد
و صاف می افتد توی استکانِ چای
برادرم ممد که تازه پا بر سن بیست گذاشته
برای مادر قلیان می چاقد..
و پدرم هم که اهل مطربی ست. ساز ب دست
آهنگی از فریدون فرخزاد می نوازد
و
مادر هم چنان .::. فـ‗__‗ــروغ .::. می خواند

ظهیرالدوله زمستان 88

یک قرار در روز بی قراری :

سه شنبه 24 بهمن 1391ساعت 3 بعد ازظهر
ظهیرالدوله سر مزار فروغ فرخزاد

از: مرتضا سلطان
... و تو اسمش را بگذار "چرت نامه"

و چه خوش گفت مرتضا سلطان " تیاتر برای من آیین است و صحنه قربانگاه "

تیـــــــــــــارت فــــرا موش شدهـــــ :
( 1 )
بعد صد ها سال از عمرمان
چه مهم اســت تیــــــــــــــــاتر
چه فایده دانستن نمایش در ایران
چه فایده ساختن افرا افول یا ناگهان عباس نعلبندیان (!)
اصلن ... دیدن ادامه ›› چه فایده دارد که بدانیم " محمود " که بود ( محمود استاد محمد
رادی بیضایی مفید حتا " سعدی " که بود ( سعدی افشار
بگذریمـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

گویـــــــــــــــا
گویا همه مان یادمان رفته
که عمریـست نقال قصه ها به خانه اش در ناکجا آباد رفته
دگر چند سالی می شود
که بیضایی هم در سالن هایمان اجرا نرفته
انگار که روح تیاتر در سرزمین مادری مان مرده
راستی یک مژد ـه : بزودی در یک ساتن دیگر هم پلمپـه !!!!!!!! ( خانه نمایش 2 )
____________________________________

در شلوغی پست مدرنیته گم شد چیزی به نام مذهب اسطوره
آیین سنت تعزیه تماشا معرکه
خدا شاهـده
حتا شخصیت سیاه هم شده برامون خاطره
زکّی ...
دیگر حتی حاجــــــــــی فـــیروز ها هم
با سیلی صورتشان را سیه نگه داشته اند
و از روی نداری پیدایشان می شود
تا مبادا فردا روزی ننه سرما گله کند.....

……………………………………………………………………

( 2 )
بعد صدهاسال از عمرمان
در کافه تیاترشهر هم دگر جایی برایمان نیست
درونش هم احتمالن چیزی بجز چاییس
شاید کافی میکس با اندکی چیپس..!

بعد صدها سال از عمرمان
دگر یادی ز رادی نیست
مرحبا نمره فراموشی همه مان بیست

بعدها
بعدها هر چه باشد دگر شادی نیستـــــــ
دگر هیچ شکـــــــــــــــــــی نیست که
کودک 20 ساله در قنداق هم سیــــــــــگاریست
سبک مورد علاقه ش رئالیسم کلاسیسم شاید هایپرئالیسم....

"""""""
بعد صدها سال از عمرمان
تیاتر های تهران همگی شلوغ است
که احتمالن ردیفی از آن هم خالیستــــــــــــــ


و در پایان آویزه گوشمان شود حرف محمد چرم شیر
بدانیم که روی شانه چه کسانی نشستیم""



از: تیارت نامـــــــــــــــه
مرادعوت کن ...

مرا دعوت کن
به صرف یک استکان چای خالی
قرارمان باشد نه دود سیگاری نه پز روشنفکری ....
بیا ساده بیایم
نه عینک ریبن دوزاری نه موهای فرفری آنچنانی ....

پ . ن : خسته از قهوه اسپرسو کافه نسکافه
دلم لک زده برای چاییای دم غروب ننه


از: یادگار بماند ...
چه حس خوبی، چایی دم غروب، بعضی وقتاادم دلش فقط سادگی میخواد فقط سادگی.. مرسی مرتضی جان.
۱۲ آذر ۱۳۹۱
لایک!
و
و
لایک!
۲۲ آذر ۱۳۹۲
مرسی
و
مرسی
و
مرسی
۱۸ دی ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
**** این روزها در تیاتر شهر هیچ خبری نیست .......

این یک نقد نیست و من هم منتقد نیستم
و من تنها یک مخاطبم مخاطب عام

"من سیاوش نیستم " نام نمایشی ست که این روزها در تالار سنگلج جا خوش کرده .

من شب اول اجرا رفتم هشتم آذر چهارشنبه
همانطوری که توقع داشتم سالن از جمعیت خالی ولی اجرا عالی
" دست مریزاد به بچه های اجرا
یک ... دیدن ادامه ›› تیاتر ناب ایرانی بود هم سیاه بازی داشت هم تعزیه هم دغدغه هم دغدغه

خلاصه کنم : بعد از مدتها برای اولین بار احساس کردم در سالن 25 شهریور نشسته ام ....

نام اثر: من سیاوش نیستم
نویسنده: سید مهدی شربتی
کارگردان: حسین فرخی
ساعت اجرا : 19:00
بهای بلیط: 7000 تومان

ضمیمه +
" این روزها واقعن در تیاتر شهر چیز خاصی نیست
با همه احترام برای اجراها
ولی یکی از یکی افتضاح تر این درحالی هست که اجرای خوب پشت در می ماند و اجرایی که معلوم نیست اصلن هدفش چیست و چه میخاهد بگوید دقیقن میآید و در یکی از سالن های تیاتر شهر جا خوش می کند " به جرات می توانم بگویم بعد دو لیتر در دو لیتر صلح آذرنگ تعداد اجراهای لایق تیاتر شهر به تعداد انگشتان یک دست هم نمی رسد "

اینو من نمیگم خودتون هم میگید زیر همه اجرا زدید " 1 نفر دوست داشته " که احتمالن از آشناهای کارگردان بوده ....! و 6 نفر دوست نداشته

واقعن جای تاسف داره
دلمان خوش بود به همین مخاطب ها که روز به روز بیشتر می شد ولی انگار ...

مدت زمان اجرا چقدره آقای سلطان؟
۱۰ آذر ۱۳۹۱
مرتضی درک میکنَم شدیددددددددددددد
۱۱ آذر ۱۳۹۱
اجرا بک ساعته س توی سایت هم هست ....

ممنون یلدای عزیز.

۱۲ آذر ۱۳۹۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
آدم بدبخت از روزی که تو خشت می افته تا روزی که رو خشت بی افته ، بدبخته .
بدبختی ام که شاخ و دم نداره .
بابام ، خدا رحمتش کنه ، می گفت : آدم بدبخت امروز بمیره بهتر از فرداست .

مونولوگ ابتدایی " آسید کاظم " نوشته محمود اســــتاد محمد

*یادمان نرود روی شانه چه کسانی نشسته ایم

از: یادش بخیر خره خراطی می کرد....
.::. بازگشــــــــــت سرباز به خـــــــ ـــــــــــــــا نه .::.

کارگردان : سیامک گل سرخ

نوشته ی ای.ای.مایلن برگردان به پارسی : رضا شیرمرز

بازیگران به ترتیب ورود :

حامد شیخی
فریبا شاهسون " بازیگر مهمان گروه اندیشه "
کیمیا سردار
طاهره بهرامی
و
خســرو بامداد

فرهنگسرای نیاوران سالن ... دیدن ادامه ›› گوشه
7 الی 15 آبانـــــــــــــماه 1391 ساعت : 19

انتهای خیابان پاسداران روبروی پارک نیاوران فرهنگسرای نیـــــــــا وران
** این نمایش روز های پنجشنبه و جمعه در دو نوبت ۱۹ و ۲۰:۳۰ به روی صحنه خواهد رفت.

رزرو : 09123075419
بعد از تو ...

روزهای متوالی ام همه سوت و کور
مونس تنهایی هایم شده بوف کور
در این بیابان شلوغ
نگاهم نزدیک است گاهی دور
! ولی نترس همین حوالیست دوخته به قاب عکسی از فروغ
غروب که می شود
خسته می شوم , خسته از روزهای مبهم
خسته از ادم های دور و برم
همه اهل دود و دم
زین پس ….
نه دیگر حوصله دارم بروم ... دیدن ادامه ›› تجریش نه دربند
لا اقل سیگاری برایم آتش بزن ترجیحن بهمن


+بعدها
بعد از تو من تمام شدم
بعد از تو من مثل شمع سر مزار ذره ذره آب شدم
بعد از تو نه دیگر از آن مرامم چیزی مانده نه مردیم
بعد از تو دیگر من جان به جان آفرین تسلیمـــــــــــــــــــــ




از: عبــــــــد
ممنون
فوق العاده بود خیلی....
۱۴ مهر ۱۳۹۱
عالی بود...آفرین
۱۵ مهر ۱۳۹۱
- خاهش می کنم سحر عزیز ...

- ممنون شروین نازنین
۱۵ مهر ۱۳۹۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
خوب بود یعنی خیلی خوب بود مخصوصن مهدی کوشکی ....

ولی بعضیا بعد اجرا کمی ناراحت شدن " به گمانشان سرشان کلاه رفته. آمده ند نمایشنامه خانی "
ولی خیلی تفاوت داشت با خانش
و مستند خوب و به روزی بود

در کل پرفورمانس خوبی بود ... ولی کاش مهدی کوشکی ش بیشتر بود ...

ـــــــــــــــــــــفقط یه چیزی : صحنه ش منو یاد

" کنفرانس مطبوعاتی بعد دربی مینداخت و مهدی کوشکی هم انگار علیرضا منصوریان بود ... "


+ تبلیغات پشت اجرا خیلی خیلی اذیتــــــــــ می کرد
تبلیغات پشت اجرا خیلی خیلی اذیتــــــــــ می کرد
۲۹ شهریور ۱۳۹۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

در کودکی‌
وقتی دروغ می‌گفتیم‌،
ترکه‌ی پدربزرگ در هوا تاب برمی‌داشت‌
وَ کف دستان ما را هاشور می‌زد...
امروز امّا
ما را به جُرم گفتن ـــــــــحقیقتـــــــــــــــ فلک می‌کنند


از: یغمآ....
همیشه برای شنیدن حقیقت و بازگویی اش باید بها داد.. اینان ماندگار می شوند..
۰۸ مرداد ۱۳۹۱
خاهش سانازِ عزیز
۱۸ دی ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمیدانمـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ وا...
چند روزی ست
که به من شک دارند . بد گمان شده اند به من
شب ها که به خواب می روم
به گمانم سر بالین من چیزی می خوانند
زیر لب چیزی زمزمه می کنند
آن را فوت می کنند صاف توی صورتم

نمی دانمــــــــــــــــــــــــــــــــــ وا...
روضه می خوانند فاتحه یا مثه صبح آدینه دعای ندبه
هه ... (!)
بیچاره ها نمی دانند ... دیدن ادامه ›› که
حتا قل هوالله هم دیگر در من اثری ندارد
دیگر حتا سید را هم برسر بالینم بیاورند
افاقه ای نمی کند

پ . ن : پیر شدیم , پیر زمونهـــــــــــــــــــــ



از: عبـ‗__‗ــد