در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال علیرضا شریعتی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 11:39:53
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
لماذا لا یشتاقون مثلنا...ألا یوجد فی مدینتهم لیل؟

چرا مثل ما دلتنگ نمی‌شوند..
مگر شهرشان شب ندارد؟

محمود درویش
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
ما سرخوشان مست، "دل" از دست داده ایم..
ما آن شقایقیم که با داغ زاده ایم...
۰۶ شهریور ۱۴۰۱
neda moridi
ما آن شقایقیم که با داغ زاده ایم...
چون لاله می مبین و قدح در میان کار

این داغ بین که بر "دل" خونین نهاده‌ایم
۰۶ شهریور ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بدترین حالت در درون هر انسانی ترسه. ترس کم یا زیادش بده. از قدیم گفتن از هر چیزی بترسی به سرت میاد، راست میگفتن واقعا. ترس باعث میشه اون چیزی که باید بگی رو نگی، اون چیزی که باید بشی رو نشی، اصن خیلیامون از ترس میمیریم، خیلیامون از ترس هیچی نمیشیم. وجودمون سرشار از ترسه، چه کارهایی که خواستیم بکنیم و نکردیم از ترس حرف مردم، ترس از قضاوت شدن و ... حتی اگه قراره بمیری هم بدون ترس بمیری قشنگ تره. این دنیا ارزش زندگی کردن با ترس رو نداره.
به قول دیوید ثورو: "همه ی چیز های خوب ، وحشی و آزاد هستند."
سپهر و امیرمسعود فدائی این را خواندند
نفیسه نوری و پرستو جمشیدی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تمام زندگی من فقط یه داستان طولانی درباره از دست دادن چیزهاییه که دوسشون داشتم...
کلا زندگی همینه
زندگی همه‌ی آدما همینه
ذات زندگی همینه
از دست دادن‌های پی‌درپی
۱۴ تیر ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
اواخر 89 عضو تیوال شدم، یه دیوار یادگاری بود خیلی ساده...روزی 5 6 بار سر میزدم و یادگاری ها رو میخوندم. انگار با همه بچه هایی که فعال بودن دوست بودم، معتادش بودم اصن. امروز بعد از مدت ها ( از اخرین یادگاری که نوشتم تقریبا 6 سال میگذره) یه دفعه یادم افتاد اومدم پسوردم رو بازیابی کردم و تک تک بچه هارو چک کردم دیدم خیلیاشون دیگه چیزی ننوشتن. چرا اینقد دلم گرفت نمیدونم ولی کاش حافظه نداشتیم کاش دلتنگ نمیشدیم...دلتنگ دیوار یادگاری و بچه هاشو و روزایی که میگذروندم شدم...
چیزی نیست!خاصیت زمانه است....
۲۴ آبان ۱۳۹۹
آرش رضایی
چیزی نیست!خاصیت زمانه است....
این زمانه ی لعنتی همه خاصیت هاش درد و رنج داره...
۲۴ آبان ۱۳۹۹
هیچوقت ، هیچکس ، هیچ‌چیزو‌فراموش نمیکنه.
۰۲ بهمن ۱۳۹۹
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
از دستت، دلگیرم...

دلگیرم از دستی که تو دستم نموند.

چشمی که، با برقش، میگفت به من تا اخرش هستم نموند...

از: افشین یداللهی
میخواهمت!!
این خلاصه تمام شعرهای عاشقانه ی دنیاست!
.
.
.
بگذار در گوشت بگویم: میخواهمت!
این خلاصه تمام جرمهای عاشقونه ی دنیاست...



اخرین یادگاریم اردیبهشت 92، و چقد زود گذشت !!
دوستون دارم..

از: یغما گلرویی

دام دگر نهاده ام

تا ک ِ مگر

بگیرمــش


از: مولانا
دل دیونم از تو
تنها نشونم از تو
یه عکس یادگاری
که خودتم نداری
شده رفیق شبهام، وقتی که خیلی تنهام...

پیشنهاد موسیقیایی برا اونا که عاشقن.
۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۲
آقای شریعتی باهاتون موافقم...
۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
لج میکنم، بد اخلاق می شوم، دست خودم نیست..

تو که نباشی زندگی باید به کام من تلخ شود.

از: ...
دلم یه هوای تازه میخواد..

از: دلم
هوس کردم خوب نباشم، شاید حالم را بپرسی..

از: ...
ای ظلمت شب، با من بیچاره بساز...

از: ...
انسان ها از دید دکتر شریعتی :

دسته اول ؛ آنانی که وقتی هستند هستند، وقتی که نیستند هم نیستند

عمده آدم‌ها حضورشان مبتنی به فیزیک است. تنها با لمس ابعاد جسمانی آن‌هاست که

قابل فهم می‌شوند. بنابراین اینان تنها هویت جسمی دارند.

دسته دوم ؛ آنانی که وقتی هستند نیستند، وقتی که نیستند هم نیستند

مردگانی متحرک در جهان. خود فروختگانی که هویت شان را به ازای

چیزی ... دیدن ادامه ›› فانی واگذاشته‌اند.

بی‌شخصیت‌اند و بی‌اعتبار. هرگز به چشم نمی‌آیند. مرده و زنده‌شان یکی است.

دسته سوم ؛ آنانی که وقتی هستند هستند، وقتی که نیستند هم هستند

آدم‌های معتبر و با شخصیت. کسانی که در بودنشان سرشار از حضورند و در نبودنشان هم

تاثیرشان را می‌گذارند. کسانی که همواره به خاطر ما می‌مانند. دوستشان داریم و

برایشان ارزش و احترام قائلیم.


دسته چهارم ؛ آنانی که وقتی هستند نیستند، وقتی که نیستند هستند

شگفت‌انگیزترین آدم‌ها در زمان بودشان چنان قدرتمند و با شکوه‌اند که ما نمی‌توانیم

حضورشان را دریابیم، اما وقتی که

از پیش ما می‌روند نرم نرم آهسته آهسته درک می‌کنیم. باز می‌شناسیم.

می‌فهمیم که آنان چه بودند. چه می‌گفتند و چه می‌خواستند

ما همیشه عاشق این آدم‌ها هستیم. هزار حرف داریم برایشان.

اما وقتی در برابرشان قرار می‌گیریم قفل بر زبانمان می‌زنند

اختیار از ما سلب می‌شود. سکوت می‌کنیم و غرقه در حضور آنان مست

می‌شویم و درست در زمانی که می‌روند یادمان می‌آید که

چه حرف‌ها داشتیم و نگفتیم. شاید تعداد این‌ها در زندگی هر کدام

از ما به تعداد انگشتان دست هم نرسد


از: دکتر شریعتی
واقعا یه وقتایی رفتن و سکوت کردن تنها راهی هستش که برات میمونه...

از: خود
کاش سنگی بودم
سرد و بی روح
اما نشانه میرفتم
بر دل ِ آب
تنهایی ِ برکه را...


از: نسترن خزایی
چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد،

من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک...


+ یا رب نظر تو بر نگردد...

از: خواجه حافظ شیرازی
بعضی وقتها هرچی هم که تلاش میکنی فایده نداره غیر مرادت می گردد.

ولی قبوله بازم همه جا را بهم میزنیم .
بازم قبول همیشه و هر لحظه تکرار میکنیم ، یارب نظر تو بر نگردد .

ولی آخرشم من نفهمیدم نظر خدا چیه و خواست ما چی ؟

سپاس آقای شریعتی
۰۹ آذر ۱۳۹۱
نظر خدا که همیشه خوبیه..

خواهش میکنم خانم پویان فر
۱۳ آذر ۱۳۹۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

فردا خدای بزرگی دارد

امروز هم به او پناه آورده بودم...







از: غزل خلعتبری
Dear Google
Please stop behaving like WOMEN
Will you please allow me to complete the whole sentence before u start guessing & suggesting
;)

از: ...
این شهر، بی نقاب، قبولم نمی کند..

از: محمد علی بهمنی
در قبایل عرب همواره جنگ بود.اما مکه "زمین حرام "بود و چهار ماه رجب ،ذی القعده،ذی الحجه و محرم "زمان حرام".یعنی که در آن جنگ حرام است.دو قبیله که با هم می جنگیدند تا وارد ماه حرام می شدند جنگ را موقتا تعطیل می کردند.اما برای آنکه اعلام کنند که در حال جنگ هستند و این آرامش از سازش نیست و چون بگذرد جنگ ادامه خواهد یافت سنت بود که بر قبه خیمه فرمانده قبیله ،پرچم سرخی برمی افراشتند تا دوستان ،دشمنان و مردم بدانند که "جنگ پایان نیافته است".

آنها که به کربلا می روند می بینند که جنگ با پیروزی یزید پایان گرفته و بر صحنه جنگ آرامش مرگ سایه افکنده است.اما بر قبه آرامگاه حسین پرچم سرخی در اهتزار است...

بگذار این «سالهای حرام» بگذرد!

از: دکتر علی شریعتی