((اگر داری تو عقل و دانش و هوش))
گرانی را تحمل کن، مزن جوش
مکن از کار مسئولان شکایت
بخوان جای شکایت، این حکایت
که هر مسئول در هر دستگاهی
ندارد یک سر سوزن گناهی
بسی حکمت بود در این گرانی
((که گر عقلت رسد حیرت بمانی))
مپندار این گرانی هست یکدست
برای هر گرانی علتی هست
اگر
... دیدن ادامه ››
دیدی پنیر اینجا گران است
گناه از ماده گاو لیقوان است
که سرپیچی کند از دادن شیر
به فکر ما نباشد گاو بی پیر
به دستت گر نمی آید برنجی
از این بابت اگر دائم به رنجی،
دلیل این گرانی آشکار است
همه تقصیر کرم ساقه خوار است
ز قحط تخم مرغ و ماهی ای دوست
مکن شکوه که ناشکری نه نیکوست
مگو دارو به داروخانه ها نیست
اگر تو تنبلی تقصیر از کیست؟
به ناصرخسرو ای جویای دارو
بخر هر قدر می خواهی ز ((یارو!))
خلاصه خو گرفتن با گرانی
ترا بخشد حیات جاوندانی!