- علاقهمند به تئاتر- سینما- موسیقی- ادبیات- زبان های خارجی- روانشناسی- زبانشناسی- فلسفه- جامعه شناسی- جرم شناسی- تاریخ- ترجمه- نویسندگی- سفر و طبیعت گردی و...
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
نمایشنامه ی «بالاخره این زندگی مال کیه؟» نوشته ی برایان کلارک، اثری ست موفق و آرمان گرایانه در باب اهمیت والای احترام به کرامت انسانی، مِن جمله حق انتخاب آزادانه و...؛ که تا به حال در آمریکا و اروپا آثاری بر مبنای آن ساخته شده است. موضوع این نمایشنامه به گونه ای ست که محدود به زمان و مکان خاصی نیست و نه تنها با گذر زمان غبار کهنگی نمی پذیرد، بلکه قابل تعمیم به جوامع و موقعیت های مختلف و متفاوت است.
این درام شرح حال تلاش افرادی ست که خواهانِ تغییر وضعیت موجود هستند و در راستایِ نیل به مقاصد آرمانی خود بسیار استوارند؛ و حتی در اوج یأس و ناامیدی، به منظور احقاق حقوق خود به قانون متوسل می شوند... که در نمایش مورد بحث، قانون و دو بالِ فرشته ی عدالت (قاضی و وکیل) نیز به نحوی آرمانی به یاری فرد می آیند و او را در رسیدن به خواسته اش مدد می رسانند.
این نمایش گرچه به شدت آرمان گرایانه است، لیکن به دلیل سازگاری با فطرت حقیقت جو و عدالت خواه آدمی، به نحوی قابل باور بر دل می نشیند. نقطه ی قوت اثر، نمایشنامه ی استادانه و سوژه ی جهان شمول و کهنگی ناپذیر آن است، که البته اجرای خوب گروه محترم نمایش حاضر نیز بر حظ حاصل از آن می افزاید. نکته ی بارز اجرا، بازی خوب نوید محمدزاده ی عزیز است که همراه با کارگردانی خوب، طراحی مناسب صحنه، لباس، گریم، و نیز موسیقی مناسب، مِن حیث المجموع اثری قابل قبول را برای مخاطب به ارمغان آورده است.
به تمامی عوامل محترم این نمایش خسته نباشید می گویم و برایشان آرزوی توفیق دارم.
گروه محترم همیاری
با سلام
پیش تر در صفحه ی این نمایش در تیوال، زمان اجرا تا دهم مهرماه قید شده بود؛ ولیکن در حال حاضر 21 شهریور اعلام شده و ظاهراً اجرا پایان یافته؟!! لطفاً در این خصوص توضیح، و اطلاع رسانی فرمایید که آیا مدت اجرا خاتمه یافته و یا ادامه خواهد داشت؟...
با سپاس
گروه محترم همیاری
با سلام
جهت اطلاع، ظاهرا" مشکلی در خصوص پروفایل دوستان تیوالی پیش آمده؛ به گونه ای که در پروفایل کاربران گرامی، کلیهٔ آثار هنری صرفا" در قالب «دیدم» نمایش داده شده اند و گزینهٔ انتخابی ایشان و این که هر کاربر به واقع کدام اثر را دوست داشته یا بالعکس، مشخص نیست! خواهشمند است نسبت به رفع مشکل، اقدام مقتضی صورت گیرد.
با سپاس
فرزانه نازنین از دیروز گیس و گیس کشی داریم. منم اول فکر کردم مشکل فنی پیش اومده ولی اینم از تصمیمات جدید تیوال در جهت حفظ حریم خصوصی!!!!!!!!1 کاربران است.
البته مثل اینکه قرار شده اختیاری باشه فاش سازی یا حفظ حریم خصوصی!! :)) حالا کی درست بشه خدا داند.
خانوم فرزانه میگم شما که رشته تون حقوقه بگید این قضیه حرم خصوصی چیه الان؟! داریم اصلا؟ خب آخه آدم تو نت وقتی چیزی رو خودش منتشر می کنه که نمیاد بگه حریم خصوصیم نقض شده! یه موقع من میرم عکس خصوصی شما رو از لپ تاپ تون برمیدارم پخش می کنم اون میشه نقض حریم خصوصی شما هم شکایت می کنید منم اعدام می کنن :) ولی آخه چیزی که خود کاربر اعلام کرده که دیگه حریم خصوصیش کجا بود :)
در مورد سؤالی که مطرح فرمودید، نظر خود را به شرح زیر اعلام می دارم:
اقدام تیوال در راستای مخفی سازی آراء مثبت و منفی مندرج در پروفایل شخصی کاربران، به نحوِ صورت گرفته، و بدون اطلاع ایشان و بدون امکان مدیریت کاربر نسبت به پروفایل شخصی اش، از مصادیقِ حفاظت از حریم شخصی کاربران محسوب نمی ... دیدن ادامه ›› گردد؛ زیرا:
1- گرچه در قوانین و مقررات ایران مفهوم تعریف شده ای نسبت به «حریم خصوصی» ارائه نگردیده و در قانون اساسی و در قوانین عادی، به طور کلی به استعمال الفاظی دال بر این معنا بسنده شده و مصادیقی ذکر گردیده است؛ لیکن دکترین حقوقی، عناصری را در تعاریف شان نسبت به حریم خصوصی ذکر کرده اند، که برخی از این تعاریف به اجمال، ذیلاً مورد اشاره قرار می گیرد:
-«حریم خصوصی، حق افراد برای حمایت در برابر مداخله و ورود بی اجازۀ دیگران در امور شخصی و خانوادگی شان است (خواه این عمل با ابزار مستقیم فیزیکی صورت پذیرد و یا به وسیله ی نشر اطلاعات)»؛
-در تعریفی دیگر آمده است: «حریم خصوصی، محدوده ای از زندگی شخص است که به وسیله ی قانون و عرف تعیین شده و ارتباطی با عموم ندارد، به نحوی که دخالت دیگری در آن ممکن است باعث جریحه دار شدن احساسات شخص یا تحقیر وی نزد دیگران به عنوان موجودی انسانی شود.»...
2- برخی از مصادیق حریم خصوصی در قوانین داخلی نیز به شرح ذیل می باشند: مواد 1 و 2 قانون جرایم رایانه ای مصوب 1388 در ارتباط با «دسترسی و شنود غیرمجاز»؛ مواد 16 و 17 همان قانون در ارتباط با «هتک حیثیت»؛/ اصول 22 و 25 قانون اساسی ایران نیز به مصونیت و عدم تعرض به حریم خصوصی افراد اشاره دارد./ همچنین در بند 1 مادۀ 2 لایحه ی «حمایت از حریم خصوصی» [که البته به تصویب مجلس نرسید]، در تعریف حریم خصوصی آمده بود: «قلمرویی از زندگی هر شخص که آن شخص عرفاً یا با اعلان قبلی در چهارچوب قانون، انتظار دارد تا دیگران بدون رضایت وی به آن وارد نشوند، یا بر آن نگاه یا نظارت نکنند و یا به اطلاعات راجع به آن دسترسی نداشته باشند، یا در آن قلمرو وی را مورد تعرض قرار ندهند. جسم، البسه و اشیای همراه افراد، اماکن خصوصی و منازل، محل های کار، اطلاعات شخصی و ارتباطات خصوصی با دیگران حریم خصوصی محسوب می شوند».
3- نظر به تعاریف و مصادیقِ حقوقی ارائه شده نسبت به «حریم خصوصی»، ملاحظه می گردد که آراء مندرج در پروفایل کاربران، نمی تواند تحت شمولِ «حریم خصوصی» و در زمرۀ اطلاعات شخصی و خصوصی ایشان تلقی گردد؛ لذا اقدام مسؤولین محترم سایت در راستای مخفی سازی آراء کاربران (بدون علم و اطلاع ایشان،و بدون فراهم نمودن امکان مدیریت کاربران بر پروفایل شان)، محل تأمل می باشد!!
4- صرف نظر از موارد حقوقیِ فوق الذکر؛ شایانِ ذکر است که در ذیل قوانین تیوال و در بخش رهنمودها نیز به صراحت قید گردیده «این سایت مانند بسیاری از محیطهای اینترنتی، یک پهنه عمومی و باز بوده و نوشتههای شما در سایت از دید عموم پنهان نیست. بنابراین در فاشسازی اطلاعات شخصی، شماره تماس، نشانی ایمیل و … در نوشتههای خود به این نکته بنگرید.» لذا هر کاربر در هنگام عضویت در تیوال، به خوبی نسبت به این موضوع واقف است که اطلاعات مندرج در پروفایلش نه تنها در معرض دید دیگر کاربران می باشد، بلکه به طور کل حتی عموم(غیرکاربران) نیز قادر به دیدن اطلاعات پروفایل ایشان خواهند بود. که این امر نیز دلیلی بر مردود بودن اقدام و ادعایِ مسؤولان محترم سایت می باشد.
فرجام سفر طولانی طوبی:
داستانی ساده و ملموس در قالب نمایشنامه ای استادانه؛ توأم با اجرایی لذت بخش و دلنشین، کارگردانی بسیار خوب و حساب شده، بازی های روان و جذاب، و خلاقیت در اجرا...
به شخصه از دیدن این اثر، لذت بردم... خسته نباشید می گویم به عوامل محترم این نمایش و بهترین ها را برایشان آرزو دارم.
جناب اردستانی عزیز؛ ممنون از محبت شما و سپاس برای اجرای بسیار خوبتون. تبریک صمیمانهٔ من را پذیرا باشید. امیدوارم در آیندهٔ نزدیک شاهد دیگر آثار به یاد ماندنی شما و گروه توانمندتون باشیم. شاد و سلامت و موفق باشید.
سلام هانیه عزیزم
به نظر من گرچه داستان نمایش بسیار ساده بود، اما نمایشنامه بسیار استادانه نگارش شده بود. این که بتونی یه طرح داستانی ساده رو به یه نمایشنامهٔ خوب تبدیل کنی، نشان دهندهٔ توانایی و تبحر نویسندهٔ اثره؛ و معتقدم استاد نادری چنین کاری رو با این داستان بسیار ساده انجام داده بودند. بنابراین ضمن احترام به نظر شما دوست عزیز و خوبم، معتقدم که به رغم سادگی داستان، هم نمایشنامه استادانه نگاشته شده بود، و هم اجرا خلاقانه و دلنشین بود، و هم کارگردانی عالی و دقیق صورت گرفته بود، و هم بازی بازیگران بسیار خوب و جذاب بود :)
در هر حال، سلایق، برداشت ها و نظرات نسبت به آثار هنری، متفاوته و نظر من در مورد این نمایش، به ترتیبی بود که عرض کردم! :)
ممنونم هانیه جان که نظرت رو نوشتی.
با دیدن بسیاری نمایش ها، از جمله نمایش حاضر، به این استنتاج می رسم که به واقع عمده ترین مشکل و ایراد نمایش های ایرانی را می توان مقولهٔ حیاتی «نمایشنامه» دانست؛ نمایشنامه، مانند خشت اول دیوار یک اثر نمایشی ست، که چنانچه کج بنا نهاده شود، تا ثریا می رود دیوار کج! و چنانچه درست بنا نهاده شود، نتیجه اش می شود آثاری مانند اکثر نمایش های جناب محمد یعقوبی.
نمایش حاضر (مرگ کشدار...) نیز متأسفانه بری از این ایراد نبود؛ به گونه ای که طرح و موضوع ضعیف نمایشنامه، کل اثر، حتی دیالوگ نویسی نسبتا" قابل قبول آن را نیز تحت الشعاع قرار داده و به طور کل، خللی عمده به پیکرهٔ اثر وارد نموده است. به گونه ای که، گرچه بازیگران (بالاخص بازیگر زن و نیز بازیگران نقش های ایرج و سلطانعلی) به خوبی ایفای نقش نمودند، و کارگردانی، دکور، و... نیز نسبتا" قابل قبول بود، ولیکن ایراد مذکور (نمایشنامه) به قدری فاحش بود، که به زعم بنده، به شدت از ارزش این اثر کاست و ضربه ای مهلک بر کل اثر وارد ساخت.
امید که در حیطهٔ هنرهای نمایشی، تحولی اساسی و شگرف در مقولهٔ نمایشنامه نویسی- که فی الواقع قلب تپندهٔ آثار نمایشی ست- اتفاق افتد.
النهایه، به تمامی عوامل محترم این نمایش خسته نباشید می گویم و برایشان بهترین ها را آرزو دارم.
جناب بیگ محمدی عزیز؛ سپاس از نظر شما. صد البته باید به همت، جرأت و پشتکار این گروه جوان که در وضعیت دشوار فعلی هنر تئاتر، تلاش کرده و موفق شده اند یک اثر نمایشی را صرفا" با اتکا به توان خود بر روی صحنه ببرند، تبریک و احسنت گفت. اشاره به ضعف نمایشنامه نیز صرفا" با هدف طرح انتقادی دلسوزانه و ان شاء الله سازنده، و به منظور کمک به اعتلای آثار آتی این عزیزان، صورت گرفت.
سلام خانوم فرزانه عزیز. یاسمین اصغری زاده هستم. میخواستم تشکر کنم از وقتی که برای تماشا و نوشتن گذاشتید. ما هدفی جز نقد شدن و یاد گرفتن نداریم به همین دلیل نقد شما بسیار برام مهم و خواندنی بود، چه نقدی که بر نمایشنامه نوشتید از جایگاه نویسنده این نمایش و چه محبت شما در مورد کارگردانی کار از جایگاه کارگردان. سلامت باشید
سلام خانم یاسمین اصغری زاده عزیز. تبریک و تشکر صمیمانهٔ من را پذیرا باشید؛ هم برای همت عالی تان در خلق اثری نمایشی، و هم به پاس بزرگ منشی و روحیهٔ نقدپذیرتان. احسنت بر شما و آفرین بر هدف والایتان. روحیهٔ نقدپذیر شما به خوبی مؤید هدفتان است؛ و یقین دارم کسی که هدفش یادگیری ست، به ضرس قاطع پیشرفت خواهد کرد؛ و نیز معتقدم با این همت و پشتکار عالی، و با این روحیهٔ بزرگ منشانه و جوینده، در آینده ای نه چندان دور و آن چنان که به واقع استحقاق دارید، خواهید درخشید و شاهد آثاری به یاد ماندنی از شما خواهیم بود.
با آرزوی بهترین ها
دوستان عزیز و گرامی تیوالی
با سلام
نمایشِِ «شادی حقیقی، آرام و بی صداست»، با هدف حمایت از بیماران مبتلا به سرطان، در حالی بر روی صحنه می رود که جناب بهرام ریحانی عزیز- که خود نیز با این بیماری به سختی دست و پنجه نرم می کنند- هفته ی گذشته تحت عمل جراحی دشواری قرار گرفته و اینک با زخم هایی دردناک بر تن، تصمیم دارند ان شاء الله امروز (شنبه مورخ 18 مرداد 93- ساعت 19) خود نیز در کسوت بازیگر، بر روی صحنه ظاهر شده و ایفای نقش نمایند.
ضمن آرزوی سلامتی و بهبودی برای این هنرمند گرامی و تمامی مبتلایان به این بیماری؛ از دوستان هنردوستِ تیوالی تقاضا دارم با حضور و استقبال از این اقدامِ زیبا و ستودنی، گروه را در رسیدن به این هدفِ خیر، حمایت و یاری نمایند.
با سپاس
دوستان عزیز
سامانه ی فروش اینترنتی بلیت تئاتر شهر، از دیشب تا الان و صرفا" برای خرید بلیت این نمایش دچار مشکل شده (!) و امکان تهیهٔ بلیت از سایت مذکور، مقدور نیست! تلفن تئاتر شهر هم پاسخگو نیستند. به شمارهٔ سامانهٔ پیامکی هم پیام ارسال نمودم، اما متأسفانه مشکل مرتفع نشد. نمی دانم واقعا" چه کسی باید نسبت به این سهل انگاری برای نمایشی که فقط یک اجرا دارد و با چنین شرایط خاصی مواجه است، پاسخگو باشد!
علی ابراهیم گرامی، قبلاً چندین بار موفق به برقراری ارتباط با شماره های تماسِ تئاتز شهر شده بودم؛ ولی امروز از اقبالِ خوش این نمایش، هیچ کس پاسخگو نیست و پیگیری هایم به نتیجه ای نرسید.
با سلام
لطفا" اطلاع رسانی فرمایید که مهلت ثبت نام این دوره تا چه تاریخی ست؟
در حال حاضر، با توجه به تاریخی که در تیوال برای شروع دوره ذکر شده، ظاهرا" امکان ثبت نام اتمام یافته و گزینهٔ خرید، غیر فعال شده است!
با سپاس
«نمایشی جالب و خلاقانه از ابعاد مختلف؛ اعم از نمایش نامه (متن)، کارگردانی، اجرا و...
مونولوگ گویی زیبا و دلنشین «مهدی کوشکی»، به انضمام آواز و خلاقیت تصویری، که توأمان موجب حظ سمعی و بصری می شود.»
ضمن عرض خسته نباشید به سرکار خانم فتحی، جناب کوشکی، و تمام عوامل محترم این گروه؛ دیدن و شنیدن صدای آوازه خوان طاس را به تمامی تئاتر دوستانی که مشتاق تجربهٔ یک اثر خلاقانه و متفاوت هستند، توصیه می کنم و حدس می زنم این نمایش، با استقبال و اقبالی خوش (نظیر آنچه برای نمایش «مثل شلوار جین آبی» اتفاق افتاد و یا حتی توفیقی به مراتب بیش از آن)، مواجه خواهد شد.
'شب به خیر مادر'، نمایشی ست ساده و جمع و جور، که در عین حال از پیچیدگی های روانی و شخصیتی انسان ها حکایت دارد؛ از رسیدن آدمی به پوچی و بن بست های احساسی- عاطفی، اجتماعی و....
در این نمایش، بازیگران نقش های «مادر» و «جسی»، هر دو به خوبی مضامین نهفته در نمایش نامه را به تماشاگر القا و منتقل می کنند؛ بالاخص بازیگر نقش مادر که به واقع در ایفای نقش خود، بسیار توانمند و مسلط بود. بی حسی، پوچی و بی رمقی نهفته در بازی و نگاه بازیگر نقش «جسی» نیز به خوبی احساسات این کارکتر (شخصیت) را هویدا و آشکار می ساخت. طراحی صحنه، جالب بود؛ گویی تماشاگر پشت پنجرهٔ خانهٔ این دو، نشسته و شاهد ماجراهای درون خانه است! البته، شاید چنانچه چنین حایلی بین تماشاگر و بازیگران وجود نمی داشت، نمایش تأثیر روانی عمیق تری بر تماشاگر می گذاشت؛ به گونه ای که شاید بدون وجود حائل، تماشاگر- به عنوان جزئی از اجتماعی که «جسی» را به ورطهٔ پوچی کشانده- با دیدن خود میان معرکه! بیشتر متأثر می شد و به نوعی خود را نیز بیشتر مقصر می پنداشت! (البته شاید!)... در هر حال، ایدهٔ طراحی صحنه، در عین سادگی، دلنشین بود. طراحی لباس، بالاخص لباس مادر، بسیار خوب و متناسب با فضای نمایش بود. در عین حال که نمایش نامه، فضایی بی روح و سرد و بدون فراز و فرود را اقتضا می کند، ولیکن با شخصیت پردازی های درست و توجه به لایه های روانی آنها، و اجرای خوب بازیگران، قادر است ارتباط خوبی با تماشاگر برقرار کرده و لحظاتی تأمل برانگیز را برایش به ارمغان آورد. به طور کل می توان اذعان داشت که «شب به خیر مادر»، اثری قابل قبول است.
به تمامی عوامل محترم این نمایش، خسته نباشید می گویم و برایشان آرزوی توفیق بیش از پیش دارم.
ببخشید خانم فرزانه
شما نمایش و دیدید،در متن اصلی جسی آخر نمایش خودکشی میکنه.میخواستم ببینم آخر این نمایشم این اتفاق میوفته؟
خیلی مهمه که بدونی رویداد اصلی نمایش اجرا میشه یا حذف شده.
برای مثال نمایش ایوانف کاری از امیر رضا کوهستانی،در متن اصلی آن هم آخرش ایوانف شب عروسیش خودکشی میکنه ولی در اجرا ،آقای حسن معجونی چنان با بازیشون حس خودکشی و پوچی رو به بیننده انتقال میکنه که اصلا حذف خودکشی مهم نمیشه.
حالا میخواستم ببینم این نمایش چطور؟؟؟
با تشکر از نقد خوب شما
سیاوش محمودی
سلام جناب محمودی گرامی؛ سپاس از لطف و توجه شما.
در آخر این نمایش هم جسی خودکشی می کند؛ منتها همان طور که کارگردان این اثر در گفتگو با تیوال اظهار داشته اند، ظاهرا" به دلیل این که سالن استاد انتظامی، اجازهٔ استفاده از صدای شلیک گلوله را به گروه نداده (!)، در نتیجه علی رغم انتظار تماشاگر، صدای شلیک به گوش نمی رسد و صرفا" با رفتن جسی به داخل اتاق و بستن در، نمایش خاتمه پیدا می کند. گرچه به نظرم اجرا به گونه ای بود که حتی اگر تماشاگر متن نمایش نامه را نخوانده باشد و از پایان آن اطلاع نداشته باشد و به رغم حذف صدای شلیک گلوله، باز هم می تواند متوجه شود که نهایتا" خودکشی اتفاق افتاده است.
با سپاس از شما و با آرزوی بهترین ها
گروه همیاری گرامی
با سلام
آیا پلان سالن و چینش صندلی ها به ترتیبی ست که در سایت منعکس شده؟!
توضیح این که، در مورد نمایش قصر و ناصر سعید طهرانی هم عینا" چنین پلانی درج شده بود ولی به دلیل اشتباه بودن، خوشبختانه بعدا" در سایت تیوال تصحیح شد؛ لکن متأسفانه همچنان در سایت تماشاخانه این اشتباه پابرجاست!
در صورت امکان، لطفا" در مورد دو نمایش آینده (زنان شکسپیر و آرسنیک...) موضوع را پیگیری و اطلاع رسانی فرمایید تا از هرگونه اشتباه احتمالی در انتخاب و خرید بلیط، جلوگیری شود.
با سپاس
گروه همیاری گرامی
با سلام
ظاهرا" پیش فروش بلیط این نمایش برای تاریخ ۱۲ و ۱۳ مرداد، در سایت تماشاخانه شروع شده و در حال حاضر اتمام یافته! ولی در تیوال هنوز فروش بلیط آغاز نشده! لطفا" در این خصوص، پیگیری و اطلاع رسانی فرمایید.
با سپاس
جناب حاتمی گرامی. از پاسخ تان ممنون، ولی وقتی کاملا" از موضوع اطلاع نداشتید، فکر می کنم بهتر بود که پاسخی نمی دادید! چون من با اعتماد به پاسخ شما و با تصور این که نمایش فقط تا ششم مرداد هست، مجبور شدم برای ردیف های آخر، بلیط تهیه کنم! در هر حال سپاس...
در بین آثار نمایشی که اخیرا" از گروه های جوان و به سبک رئال تماشا کردم، «به مناسبت ورود اشکان» بهترین بود. نمایشنامه ای روان، ملموس، با نقاط عطف خوب، که تماشاگر را تا انتها با خود همراه می کرد؛ و مضامینی همچون عشق، خیانت، خشم و... که شاکله ی یک درام خوب هستند، به خوبی در آن نهفته بود. به طور کل، نمایشنامه ساده و روان، اما دلنشین بود... کارگردانیِ اثر، هوشمندانه؛ و طراحی صحنه خوب بود. طراحی صدا، جالب بود؛ بالاخص کم و زیاد شدن موزیک با باز و بسته شدن در اتاق... بازی ها هم خوب بودند و باورپذیر... در مجموع، اثر قابل قبولی بود.
ضمنا" جا دارد از نظم و انضباط این گروه محترم و on time بودنشان قدردانی نمایم و به تمامی عوامل، به ویژه جناب کاکاوند گرامی خسته نباشید می گویم.
بله، اتفاقاً تصمیم داشتم به این موضوع هم اشاره کنم... ولی با توجه به این که اجرای چهارم بود، اغماض کردم! :)
امیدوارم در روزهای آتی، عوامل محترم به این موضوع هم توجه کنند و هماهنگی بیشتری بین صدای موسیقی و باز و بسته شدن در، برقرار شود.
ممنون از حُسن ِ توجه و دقت ِ شما.
* ضمناً بر خود فرض و واجب می دانم که در همین جا سپاسی ویژه از "جناب کاکاوند" (کارگردان و نویسندۀ محترم این اثر) داشته باشم؛ که با بزرگواری و پیگیری خود، امکان تمدید بلیط من و نتیجتاً زمینه ی تماشای این نمایش را برایم فراهم نمودند؛ که از لطف و بزرگواری ایشان نهایت سپاسگزاری را دارم.