«بن بست»
'شب به خیر مادر'، نمایشی ست ساده و جمع و جور، که در عین حال از پیچیدگی های روانی و شخصیتی انسان ها حکایت دارد؛ از رسیدن آدمی به پوچی و بن بست های احساسی- عاطفی، اجتماعی و....
در این نمایش، بازیگران نقش های «مادر» و «جسی»، هر دو به خوبی مضامین نهفته در نمایش نامه را به تماشاگر القا و منتقل می کنند؛ بالاخص بازیگر نقش مادر که به واقع در ایفای نقش خود، بسیار توانمند و مسلط بود. بی حسی، پوچی و بی رمقی نهفته در بازی و نگاه بازیگر نقش «جسی» نیز به خوبی احساسات این کارکتر (شخصیت) را هویدا و آشکار می ساخت. طراحی صحنه، جالب بود؛ گویی تماشاگر پشت پنجرهٔ خانهٔ این دو، نشسته و شاهد ماجراهای درون خانه است! البته، شاید چنانچه چنین حایلی بین تماشاگر و بازیگران وجود نمی داشت، نمایش تأثیر روانی عمیق تری بر تماشاگر می گذاشت؛ به گونه ای که شاید بدون وجود حائل، تماشاگر- به عنوان جزئی از اجتماعی که «جسی» را به ورطهٔ پوچی کشانده- با دیدن خود میان معرکه! بیشتر متأثر می شد و به نوعی خود را نیز بیشتر مقصر می پنداشت! (البته شاید!)... در هر حال، ایدهٔ طراحی صحنه، در عین سادگی، دلنشین بود. طراحی لباس، بالاخص لباس مادر، بسیار خوب و متناسب با فضای نمایش بود. در عین حال که نمایش نامه، فضایی بی روح و سرد و بدون فراز و فرود را اقتضا می کند، ولیکن با شخصیت پردازی های درست و توجه به لایه های روانی آنها، و اجرای خوب بازیگران، قادر است ارتباط خوبی با تماشاگر برقرار کرده و لحظاتی تأمل برانگیز را برایش به ارمغان آورد. به طور کل می توان اذعان داشت که «شب به خیر مادر»، اثری قابل قبول است.
به تمامی عوامل محترم این نمایش، خسته نباشید می گویم و برایشان آرزوی توفیق بیش از پیش دارم.