بیا درباره فلسفه حرف نزنیم،
رهایش کن .....
یک خروار کلمه، یک خروار کاغذ،
چه کسی حالش را دارد......
درباره ی فاصله گرفتنم از خود حقیقت را گفته ام.
دیگر نگرانی برای این زندگی بد ترکیب را رها کرده ام
که نه بهتر است و نه بدتر از تراژدی های معمول بشری.
مرگ تو و من نزدیکتر و نزدیکتر می شود
ما عذاب برده ایم و این زمین مسکین کافیمان نبوده است.
خاک سیاه همینجا خواهد بود چه ما باشیم و چه
... دیدن ادامه ››
نباشیم
و دریا، مثل امروز، از اعماقش نفس بر خواهد کشید.
و من سرانجام روزی کوچکتر و کوچکتر می شوم و در آخر ناپدید
و در بیکران آزادتر و آزادتر.......
از: چِِسواو میلُوش