در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال reza lotfi | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 19:37:30
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
مرگ خواهد آمد و با چشمان تو خواهد نگریست
مرگی که از بام تا شام، گنگ و بی‌خواب،
همچون ندامتی کهنه یا عادتی بیهوده همراه ماست.
چشمان تو: کلامی عبث، فریادی خاموش یا سکوتی محض خواهند بود
و تو هر بامداد که در آینه تنها بر خود خم می‌شوی
آنها را می‌بینی.
ای امید گرامی! در آن روز
ما نیز خواهیم دانست که هم هستی و هم نیستی تویی.
مرگ هر کس را به چشمی می‌نگرد،
مرگ خواهد آمد و با چشمان تو خواهد نگریست
مرگ، همچون ترک‌گفتن ... دیدن ادامه ›› یک عادت،
همچون دیدن رستاخیز چهره‌ای مرده در آینه،
همچون گوش‌سپردن به لبی فروبسته خواهد بود.
فرو خواهیم شد، خاموش، در گرداب..

#چزاره_پاوزه
ترجمه:
#نادر_نادرپور
گزینشتون عالی...

۲۸ فروردین ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
در مورد فیلم ملبورن

متاسفانه تنها چیزی که در نقد این فیلم و تماشاگرانش می تونم بگم این هست که فیلم شبیه سازی شده آتار فرهادی است که این خود در سینمای ایران به یک ژانر تبدیل شده و باید به آن احترام گذاشت و نکته دوم در مورد نقد تماشاگران این هست که هنوز گنجایش کافی ذهنی برای دیدن چنین اثر اجتماعی در تماشاگران ما متاسفانه ایجاد نشده ، گاهی به نظر من لازمه به جای نقد یک فیلم (ملبورن ) ابتدا به نقد سطح تماشگران و فضای جامعه خود بپردازیم و بعد به فیلم
واقعا فکر میکنم مایه تاسف هست که تماشاگران ما در یک تاتر درام و تراژدیک با تکرار یک کلمه در زمینه جدی می خندن ، واقعا درک نمی کنم آیا من درک صحیحی از تاتر ندارم یا اینکه تماشا چبان به صورت ناخودآیند و نا خودآگاه به دنبال تکرار یک زمینه طنز در یک تاتر تراژدیک هستند و اینکه بازیگران چه حسی دارند اون زمان به اینکه تماشا چیان چی فکر میکنند در مورد اجرای جدی یا فیلمنامه اونها این چیزی هست که به نظرم بهتره کمی بیشتر راجبش تامل کنیم و دفعه بعدی که در یک تماشاخانه قرار داشتیم قبل از سر دادن خنده با صدای بلند به مفهوم کلمات بازیگر و سبک تاتری که در اون قرار داریم بیشتر فکر کنیم .
بله منم زیاد با این مورد مواجه شدم
جالب اینجاست تماشا گرانی که خود بازیگران معروف و سرشناسی هستند بیشتر میخندند !
۰۹ دی ۱۳۹۳
من سر نمایش "میز" که تم فلسفی و نه چندان خنده داری داشت خنده های وحشتناک یک بانوی بازیگر که از اسطوره های دوست داشتنی تئاتر هم هستند رو دیدم و پی به عمق فاجعه بردم :((
۰۹ دی ۱۳۹۳
تو افتتاحیه مرگ فروشنده با این فاجعه روبه رو بودم
۰۹ دی ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

روانشناسم راجع تو به من اخطار داده بود...
اما تو خیلی زیبا هستی... یک روانشناس دیگه برای خودم پیدا کردم!


منهتن - وودی آلن
- زنت چی؟ نکنه سَقَط شده باشه؟

- نه، احتمالا یه جایی زنده است.

- یه دفه ناپدید شد؟

- شاید بشه اینجوری گفت.

- یعنی بچه را گذاشت و رفت؟ کدوم یابویی همچین کاری میکنه؟

- منم بارها همین سوالو از خودم پرسیدم. در هرحال چون خیلی مودب بود برام یه ... دیدن ادامه ›› یادداشت گذاشت.

- چه زن مهربونی.

- آره، واقعا ممنونش شدم. تنها بدیش این بود که اون رو روی پیشخان آشپزخونه گذاشته بود، و چون بعد صبحونه به خودش زحمت تمییز کردنو نداده بود، پیشخان تر بود. شب که رسیدم خونه یادداشت کاملا خیس بود. وقتی جوهر خیس می شه، نوشته می ره تو هم و خوندنش سخت می شه. اون حتا اسم یارویی که باهاش در رفته بود رو هم نوشته بود، اما من نتونستم اون رو بخونم. گرمن یا کرمن، یک همچین چیزی. هنوز نمی دونم کدوم بود.

موسیقی شانس اثر پل استر ترجمه خجسته کیهان.نشر افق
موزاییک لعنتی!

موزاییک لق ِ لعنتی!

نمی‌گذاری هیچ‌وقت

غافلگیر آمدنش شوم

فصل کشتار-Killing Season 2013
دنیرو رو به جان تراولتا:
یه پیرمرد ایتالیایی می خواد پیشِ یه کشیش محلی اعتراف کنه...دیگه روی لبه ی تیغه و می خواد حساب کتابشُ با خدا درست کنه.پس به کشیش میگه:پدر موقع جنگ یه زن خوشگل اومد خونه من و ازم
خواست که دربرابر نازی ها ازش محافظت کنم.پس منم تو زیرشیرونی خونم قایمش کردم...کشیش میگه:خُب تو کاره شگفت انگیزی کردی فرزندم،دلیلی برای اعتراف نیست.
پیرمرد میگه:ولی بدتر میشه پدر.اون شروع کرد در ازاش از طریق جنسی دِینِ منو ادا کنه.میدونی که چی میگم...کشیش میگه:خُب هردوتون توی خطر بزرگی بودین پسرم.جنگ از همه مون گناهکار ساخت.پس تو بخشیده میشی....
پیرمرد میگه:خُب پدر ممنون، خیالم خیلی راحت شد....ولی یه سوال دیگه ای دارم پدر؟
پدر:سوالت چیه فرزندم؟

پیرمرد:آیا باید بهش میگفتم که جنگ تموم شده بود؟!!!!!

یک لطیفه قدیمی است که می‌گوید، بنده ‌خدایی می‌رود پیش روانکاو می‌گوید: «برادرم دیوانه‌ است، فکر می‌کند مرغ است»‌، روانکاو به او می‌گوید «خوب چرا پیش من نمی‌آوریش».
جواب می‌گیرد: «چون تخم‌مرغ‌هایش را نیاز داریم».
خوب فکر کنم این خیلی شبیه نظر من درباره روابط انسانی است. این روابط کاملا غیر منطقی و احمقانه‌اند ولی فکر می‌کنم که ما آنها را ادامه می‌دهیم چون به تخم‌مرغ‌ها احتیاج داریم.

آنی هال / وودی آلن
I scream , You scream , We scream for Ice Cream
من جیغ می زنم ، تو جیغ می زنی ، ما جیغ میزنیم واسه بستی

Down by law / Jim Jarmusch

مگه ما چند بار به دنیا می‌آییم، مگه ما چند بار از این دنیا می‌ریم؟
می‌گن درست لحظه ی مرگ 21 گرم از وزن آدمی که داره می‌میره، کم می‌شه.
مگه 21 گرم چقدر ظرفیت داره؟
مگه چی از ما کم می‌شه؟
مگه چی می‌شه اگه ما 21 گرمو از دست بدیم؟
با رفتن اون چی می‌شه؟
مگه چقدر ارزش داره؟
این 21 گرم وزنه ، یک سکه پنج سنتی , وزن یک مرغ مگس خوار ، یه تیکه شکلات
این 21گرم چقدر وزن داره؟
این 21 گرم که از ما کم می‌شه وزن روح ماست.
واقعا 21 گرم چقدر وزن داره؟
وزن “بودن” و “هستی” ما چقدره؟

بیست و یک گرم / آلخاندرو گونزالس ایناریتو
فوق العاده بود مرسی
۱۸ تیر ۱۳۹۲
یعنی وزنه روحیه که خدا در ما دمیده؟؟؟؟ جل الخالق
۱۹ تیر ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

The Shawshank Redemption
اندی: میدونی مکزیکی‌ها در مورد اقیانوس آرام چی میگن؟
رِد: نـه.
انـدی: میگن هیچ گذشته‌ای نداره. این دقیقن همون جایـیه که من مـیخوام زندگی کنم. یه جای گرم بدون هـیچ خاطره ای!
کارم به کار کسی نیست؛ یک شب ستاره‌ی دنباله‌دار تعقیبم میکند، یک شب سگی گم‌کرده راه! ....
از همین می‌ترسم. به یه چیزی یا کسی عادت می‌کنی، اونوقت اون چیز یا اون کس قالت می‌گذاره. اون وقت دیگه چیزی برات باقی نمی‌مونه. می‌فهمی چی می‌خوام بگم؟... اونهایی رو که می‌گذارن و می‌رن دوست ندارم. اینه که اول خودم می‌گذارم می‌رم.این‌جوری خاطر جمع‌تره
خداحافظ گاری کوپر/ رومن گاری
-------------------------
ننوشتن زجره / نوشتن زجره / تمام وقت من به این گروگان گیری کلمات و انتقام واژه ها می گذره
مازیار مجد این را خواند
فرزانه، المیرا فرشچیان، برنا، نینو و sanaz m.barin این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
«از بچه‌گی عشق ِ سیگار داشت! زمستان‌ها خلال‌دندان می‌گذاشت لایِ لبش! هُ می‌کرد به هوا، بویِ دود می‌گرفت!!»
پدر کیم خطاب به ادوارد : اگر 1 کیسه پول پیدا کنی باهاش چه کار می کنی؟ نگرش می داری برای خودت ؟
می دیش به افراد نیازمند ؟
می دی به کسانی که دوسشون داری ؟
می دیش به پلیس ؟

جواب ادوارد : می بخشم به کسایی که دوسشون دارم

کیم(دختری که ادوارد دوستش دارد): این قشنگ ترین کاره

پدر کیم: قشنگ رو فراموش کن ما دنبال درست و غلط هستیم.

ادوارد دست قیچی
-----------------------
هوایَ‌م داشت
رفته رفته
خراب‌تر می‌شد

و اشک،
در چَشمانَم
بیشتر ُبیشتر

به گُمانم
شباهنگام
چیزی شبیه به تو
درونم
شروع به باریدن کرده بود!

جمال ثریا | برگردان سیامک تقی زاده
مایکل اسکافیلد :مایکل اسکافیلد 94941
بلیک :تو مذهبی هستی اسکافیلد ؟
مایکل اسکافیلد :دربارش فکر نکردم..
بلیک: خوبه چون هیچ فرقی بحالتون نمیکنه ,ما فقط دوتا دستور از خداوند داریم,اول اینکه هیچی به کمکتون نخواهد اومد.
مایکل اسکافیلد: دستور دوم چیه ؟
بلیک: به دستور اول توجه کنید.

فرار از زندان
والتر وایت خطاب به همسرش اسکایلر :

قطعا نمی دونی داری درباره کی حرف می زنی ...
پس بذار بهت بگم
من جونم در خطر نیست ، اسکایلر
من خودِ خطرم ...

طرف دره خونه اش رو باز می کنه و یه گلوله شلیک میشه تو مغزش
فکر کردی همچین اتفاقی برای من ممکنه بیفته ؟
نه
من اونی‌ام که در میزنه .

| سریال Breaking Bad
I'm the one who knocks
این سریال فوق العاده ست. فقط 8 اپیزود دیگه مونده. نمی دونم چه طوری میخوان تمومش کنن. ولی تا اینجاش که عالی بوده.
۱۲ تیر ۱۳۹۲
اهوم همینطوره
۱۴ تیر ۱۳۹۲
35 روز دیگه اپیزود بعدیش میاد :)
۱۷ تیر ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دراکولا: زندگی من در بهترین حالتش بدبختیه.


دراکولای برام استوکر
فرانسیس فورد کاپولا