در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال کاووس لیراوی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 10:10:08
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
سلام خانواده دیواری

این شعر آبی می نشیند روی کاشی
وقتی که معشوق غزل هایم تو باشی
برگرد…
شاید شعر آرامش بگیرد
چیزی نمانده واژه را از هم بپاشی

از: نمی دونم
سلام خانواده دیواری

فکر می کنی
برای فریب دادن شب
چقدر باید مهربانی کرد؟

از: نمی دونم
سلام خانواده دیواری

خدا همین جاست ، نیازی به سفر نیست !
خدا همان گنجشکی است که صبح برای تو می خواند ،
خدا در دستان مردی است که نابینایی را از خیابان رد می کند،


خدا در اتومبیل پسری است که مادر پیرش را
هر هفته برای درمان به بیمارستان می برد ،


خدا در جمله ی " عجب شانسی آوردم"است !!
خدا خیلی ... دیدن ادامه ›› وقت است که اسباب کشی کرده و آمده نزدیک من و تو!!


خدا کنار کودکی است که می خواهد از فروشگاه شکلات بدزد !!


خدا کنارساعت کوک شده توست، که می گذارد 5 دقیقه بیشتر بخوابی!!


از انسانهای این دنیا فقط خاطراتشان باقی می ماند


و یک عکس با روبان مشکی،
از تولدت تا آن روبان مشکی ، چقدر خدا را دیدی ؟!


خدا را 7 بار دور زدی یا زیر باران کنارش قدم زدی؟


خدا همین جاست، نه فقط در عربستان!


خدا زبان مادری تو را می فهمد، نه فقط عربی را !
خــــدایـــــا دوسـتـــت دارم...

از: نمی دونم
خدا همین جاســــــت.
ممنون کاووس عزیز، عالی بود..
۲۶ آبان ۱۳۹۱
سپاس گذارم علیرضا جان لطف داری دوست عزیزم
>>>>>>>>>>

ممنون الهام جانم مرسی
۲۸ آبان ۱۳۹۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام خانواده دیواری


در خواب هایم کودکی لجباز است

از خانه می گریزد

از مکتب می گریزد

به قهوه خانه پناه می برد

و میان دود قلیان ها گم می شود

در خواب هایم کودکی بازیگوش است

قدم می زند با من


در پارک

در خیابان

از کراچی ها پرتقال می دزدد

و مورچه ها را می خورد

در خواب هایم کودکی است

که هیچ وقت بزرگ نمی شود.


از: نمی دونم
سلام خانواده دیواری

امشب دلم برای تو بی انتها گرفت

دنیای رنگ باخته دست مرا گرفت

می خواستم قدم بزنم ساحل تو را

دریا دلش گرفت و پس از آن هوا گرفت

می خواستم که از تو و من ها شویم ما

می خواستم ولی دل ِ تنگ ((شما)) گرفت

خودکار مشکی و ورق ... دیدن ادامه ›› پاره ای ک بود

نقش دوچشم های تو را بی هوا گرفت

افتادم و شکستم و نابود تر شدم

آشوب ناگزیر مرا بی صدا گرفت

فریاد های یخ زده ام در گلو شکست

وقتی بنای سرکش ِ عشق تو پاگرفت

این ماجرا به رفتن ِ تو ختم می شود

طوری که پشت پای تو قلب ِ خدا گرفت

از: سید مهدی نژادهاشمی
سلام آقای نراقی..
۱۳ آبان ۱۳۹۱
از دلی برآمده بود و بر دلی نشست،
و من از آن میان بر خواستم ...
۱۴ آبان ۱۳۹۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام خانواده دیواری


چه سلامی

باصدای مانی رهنما
http://www.3eke.ir/img/displayimage.php?pid=2976
مرحوم بابک بیات معتقد بود مانی رهنما از بهترین و متعهد ترین خواننده های ایرانه و گویا مانی رهنما جزو تنها کسانی بوده که مرحوم بیات کنسرتش می رفته...
از این گواه قوی تر می خوایم که بدونیم مانی رهنما دوست داشتنی و ارزشمنده؟
۰۴ آذر ۱۳۹۱
ممنون کاووس عزیز
۱۲ آذر ۱۳۹۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام خانواده دیواری

وقتی خودخواهی یک فرد به صورت قانون در آمد، فانوس بردارید و در روز روشن به دنبال عدالت و انسانیت بگردید.((؟))


از: نمی دونم
سلام خانواده دیواری

قالب:غزل نو

گفته بود بنویس، از چه می‌نوشتم، با چه آرزویی
تو زنی و سخت است، روسپیدی‌ات را، با غزل بگویی


خانه‌ی تو بیت است، واژه هم‌اتاقت، قافیه دری قفل
وزن روی دوشت، هر غزل، سلوکی، در هزار تویی


بی‌زمان دویدم، بی‌مکان نشستم، جوهری ... دیدن ادامه ›› به دستم
تا غزل بپاشم، رویتان بگیرد، از من آبرویی

ریشه ریشه شعرم، شاخه شاخه انگشت، دیگران بگویند:
می‌نوشته بر آب، یک درخت بی برگ، در کنار جویی

فارسی: دل من، در شب سکوتش، خفته بی‌هم آغوش
یا زبان مردی ست، در دهان یک زن، گرم گفت و گویی

خشک شد زبانت، تا فروببلعم، سرفه‌های ممتد
زن چه می‌کند با، تکه استخوانی، مانده در گلویی

از: بانو مریم جعفری
سلام خانواده دیواری

در قرن ۱۷ کلودیو مونته وردی اصول جدیدی را برای علم هارمونی پایه گذاشت.
در اواخر قرن ۱۷ و اوایل قرن ۱۸ کورلی و ویوالدی از پیشوایان فرم کنسرتو بودند. ویوالدی با الهام از طبیعت قطعه معروف خود به نام چهار فصل را نوشت.
در همین دوران هاکوپرن فرانسوی آثار زیبایی را برای کلاوسن و ارگ ساخت.
ولی بزرگترین آهنگساز قرن ۱۸ یوهان سباستین باخ، آهنگساز آلمانی بود. او با وضع قوانین و اصول موسیقی که همیشه معتبر بوده و خواهد بود، هنر را با علم درهم آمیخت و آثاری جاودانه ساخت.
در همین دوران هندل آلمانی کنسرتوهای ارکسترال و آثار مذهبی و غیرمذهبی فراوانی ساخت که در تمام کشورهای اروپا با استقبال زیادی ... دیدن ادامه ›› مواجه شد.

در نیمه دوم قرن ۱۸ سمفونی ابداع شد و بزرگترین آهنگساز آن زمان یعنی هایدن اطریشی ۱۰۴ سمفونی ساخت و لقب پدر سمفونی را به خود اختصاص داد.
در دوران کهولت هایدن، آهنگساز جوانی به نام موتزارت در مدت کوتاه عمر خود صدها اثر جاودانه ساخته و هنر موسیقی کلاسیک را به اوج تکامل رسانید.
در آخرین سال های قرن ۱۸ نابغه بی همتایی به نام بتهوون قدم به عرصه موسیقی گذارده و تحول عظیمی در سبک موسیقی به وجود میآید. با آثار بتهوون موسیقی سبک رمانتیک به تدریج شکل می گیرد.
این آهنگساز بزرگ آلمانی شخصیت و عطوفت انسانی را به عنوان کانون اصلی موسیقی خود انتخاب کرده و این هنر اصیل را از انحصار اشراف درآورده و مردم را مخاطب قرار می دهد.
هنگامی که آوازه موسیقی بتهوون عالم گیر شده بود، در گوشه دیگری از شهر وین جوان متواضعی به نام فرانتن شوبرت در مدت ۳۱ ساله عمر خود صدها قطعه آوازی برای مردم می سراید و سمفونی های او پایه های نهایی بنای پرعظمت سبک رمانتیک را بنا می نهد.
سلام خانواده دیواری


از آب و گل که در آمدی

یادت باشد

پنجره هامان خیس خیس اند

روسری ام را بردار

لطیف روی باران بکش

پشت قطره ها را نگاه کن

- من خیس فاجعه ام -

قبل از این که ... دیدن ادامه ›› رنگین کمان بیاید

روی شیشه

پشت قطره ها

سالهاست باران گرفته ام

راستی

روسری ام را نمی خواهد بشویی

می خواهم از جنس خودم باشد

از: نمی دونم
سلام خانواده دیواری


کلاه از سر می گیرم
در برابرت!!

کلاه از سر می افکنم
تا
همدرد تو باشم!!!
...
زنان قبیله ام را
تماشا کن!
که چگونه
گیس می برند
و در خمیازه ی
خونبار چهره هاشان
غرس می کنند!

نگاه ... دیدن ادامه ›› کن!
چه حریصانه
ته مانده ی رشته پشت پایم
را لیس می زنند؟!

و من
در پس و پشتِ صفر...
گم شده ام!؟

آهم را در افکارت
مومیایی کن!...


از: نمی دونم
سلام خانواده دیواری

پشت تنهایی من که رسیدی،
گوش هایت رابگیر!

اینجاسکوت،
گوش توراکرمی کند
اما...!

چشمهایت رابازکن
تابتوانی لحظه لحظه اعدام ثانیه ها را نظاره کنی

هجوم سایه های خیال،
سراب های بی وقفه عشق،

تک بوسه های سرد
وفریادهای عمیق جوانی
منظره ای به تو میدهد

که میتوانی تنهایی مرا به خوبی ترسیم کنی...!


از: نمی دونم
سلام
موفق باشی
۱۲ شهریور ۱۳۹۱
سلام
خوشحالم از دیدارتون در دیوار جدید
۱۵ شهریور ۱۳۹۱
تشکر بیتا جان محبت دارید من هم درکنار شماودیگر دوستان
خوشحال هستم
۰۸ آبان ۱۳۹۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید