در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال پریسا هاشمی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 09:48:53
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
جدول جشنواره برای من باز نمیشه
کمک کنید لطفا دوستان
با همه‌ی بی سر و سامانی ام
باز به دنبال پریشانی ام

طاقت فرسودگی‌ام هیچ نیست
در پیِ ویران شدنی آنی ام
...
آمده‌ام بلکه نگاهم کنی
عاشقِ آن لحظه‌یِ طوفانی ام

دلخوشِ گرمایِ کسی نیستم
آمده‌ام تا تو بسوزانی ام

«آمده‌ام با عطشِ سالها
تا تو کمی عشق بنوشانی ام »

ماهیِ ... دیدن ادامه ›› سرگشته یِ دریا شدم
تا تو بگیری و بمیرانی ام

«خوبترین حادثه می‌دانمت
خوبترین حادثه می‌دانی ام؟؟؟»

«حرف بزن ابرِ مرا باز کن
دیر زمانی‌ست که بارانی‌ام»

«حرف بزن حرف بزن سالهاست
تشنه‌ی یک صحبت طولانی ام»

«ها ... به کجا می‌کشی ام خوب من!
ها ... نکشانی به پریشانی ام!»

استاد محمدعلی بهمنی

نگاه تو سیب است
و من نیوتونی بیچاره
بی خواب از کشف جاذبه....







از: نمیدانم
تند
اهسته
ادم ها می ایند
بوی تن های خسته می اید
بوی توتون
بوی عطرهای تند
با صدای بوق ها
با صدای چرخ های سنگین
روی پل های فلزی
با صدای فریاد دوره گرد
من گوشم به صدای پای توست
در میان هیاهوی بی پایان


از: سیما یاری
سرم را بالا می گیرم
دنبال نقطه ای روشن هستم
در سرتاسر شب

دنبال چراغ هواپیمایی هستم
که تو از آن
با چتر نجات
بیرون بپری

وفرود آیی در کوچه من

از: سیما یاری
حتی بعد از مرگ
من اینجا خوشبخت خواهم بود
اینجا که ما
به ابلیس
خیانت کردیم
و به یکدیگر عشق ورزیدیم





از: سیما یاری
روزت مبارک عزیزم:))
۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۱
زیبا بود
۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۱
مرسی عزیزم روز تو هم مبارک
۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بی تابانه در انتظار توام

غریقی خاموش

در کولاک زمستان.



فانوس های دور سوسو می زنند

بی آن که مرا ببینند

آوازهای دور به گوش می رسند

بی آن که مرا بشنوند.



من نه غزالی زخم خورده ... دیدن ادامه ›› ام

نه ماهی تنگی گم کرده راه

نهنگی توفان زادم

که ساحل بر من تنگ است. –

آن جا که تو خفته یی

شنزاری داغ

که قلب من است.



از: شمس لنگرودی
عصبانیت = تنبیه خود برای اشتباه دیگران

از: ناشناس
عصبانیت دیگران = لبخند .
۰۲ اردیبهشت ۱۳۹۱
سلام خانواده دیواری

پریسا جان انتخاب زیبا بود دوست دیواری
۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۱
جقدر خوب توصیف کردی
کوتاه ریبا
من خیلی خوشم اومد.
۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید



خنده را تا یاد دارم، شاد و شیرین و شکرریز است

چهره‌هایی هست اما این زمان

پیش چشم ما و پیرامون‌مان

خنده‌هاشان شوم و تلخ و نفرت‌انگیز است



خنده پیروزی یغماگران

سنگدل جمعی که می‌خندند خوش،

... دیدن ادامه ›› بر گریه‌های دیگران!

غافل‌اند اینان که چشم روزگار

با سرانجام چنین خوش خنده‌هایی آشناست

گریه‌هایی در پی این خنده‌هاست!

از: فریدون مشیری
عاشق استاد مشیری هستم
ممنون پریسا جان از این انتخابت
۱۶ فروردین ۱۳۹۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
ماجرای مرا پایانی نبود
در تمام اتاق ها
خیال های تو پرپر زنان می رفتند و می آمدند
و پرندگانی
بال های تو را می چیدند و به خود می بستند
که فریبم دهند
موسی
در آتش تکه های عصایش می سوخت
بع بع گوسفندانی گریان
در فراق شبان گمشده در اتاقم می پیچید
و من تکه تکه فراموش می شدم
بوی پیراهنت چون ... دیدن ادامه ›› برف بهاری تمام اتاق ها را سفید کرده بود
عقربه ها مثل دو تیغه ی الماس در مچ دستم برق می زدند
و زمین به قطره اشک درشتی معلق می مانست
ماجرای مرا پایانی نبود اگر عطر تو از صندلی بر نمی خواست
دستم را نمی گرفت و به خیابانم نمی برد



از: شمس لنگرودی
در دنیایی که اکثریت
هراسیده و خمیده پشت اند
من تنها یکنفر را می شناسم
به بی پروایی خودم.

در دنیایی که بیداد می کند
نیازمندی و طلب
من تنها یکنفر را می شناسم
به وارستگی ِ خودم.

در دنیایی که
خاک و پیچک
همه چیز را می پوشاند
من تنها یک نفر را می شناسم :
تورا- ... دیدن ادامه ›› -
هم قله با روحم

از :تسوه تایا کار


این چند روز که وقتم ازاده دوست دارم بیام رو دیوار و هی یادگاری بذارم

ای کاش قانون دیوار هر روز هر فرد یک یادگاری نبود
پریسا خیلی دلم برات تنگ شده . ممنون که می نویسی
۱۲ فروردین ۱۳۹۱
وای سارا جون منم همینطور فکر کنم باید یه قرار با بچه های دیوار بذاریم
۱۲ فروردین ۱۳۹۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سایه ی باد

اگر در زندگی ام
مردی بوده که دوستم بدارد
به خاطر خرمن طلایی ِ گیسوانم
و عطر ِ مشکسای تنم
(من چون آهو تیز پایم )،
پس خوش خیال
دل به حقیقتِ باد بسته است.

اما اگر هرازگاهی
یا تنها یکبار
مردی بوده که دوستم بدارد
فقط به خاطر اندوهم
وصف ناپذیر و نامعلوم
همچون اندوه فاخته
پس او
دل به حقیقت من بسته و
عاشقانه دوستم داشته است.


از: بلاگا دیمیتروا –ترجمه ی فریده مصطفوی- نشر علم-
سلام خانواده دیواری
سلام پریسا جان
زیبا بودانتخابت
۱۱ فروردین ۱۳۹۱
خیلی زیبا بود ممنون..
۱۱ فروردین ۱۳۹۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

"انتظار"

چشم باز میکنم
رفته ای آرام و بیصدا،
به سمتی که خوابیده بودی میغلطم
گرمای ملحفه ات
دلگرمم میکند که
بازمیگردی .



از: نمی دانم
سلام خانواده دیواری
پریسا جان سلام تشکر بابت انتخاب شما
امیدوارم موفق باشید
۱۰ فروردین ۱۳۹۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دوستان میخواهند مرا بر سر عقل بیاورند

که از عشق فریاد نزنم

که نام تو را آهسته هجا کنم

دوستان من

گوش کنید:

حریق سر تا پای مرا گرفته است

شما حرف از تسلی میزنید

من این ... دیدن ادامه ›› حریق را با ید تا قبرستان میبرم

دوستان من

دعا کنید

دوباره متولد شوم

سیب های نشسته و کا ل را

به رودخانه روان کنم

تا پایان عمر به دنبال این سیب ها

کنار رودخانه بمانم

ناگهان چشم از رودخانه برداشتم

آسمان را نگاه کردم

دیدم

نیمی از عمر گذشته است و من هنوز به دنبال سیب ها هستم

همه عمر آرزوی سبد های میوه داشتم که

سیب ها را از رودخانه بچینم

در سبد های میوه بگذارم

به خانه که رسیدم

پیر بودم

در سبد فقط یک سیب بود

حدس زدم

تو سیب را درون سبد میوه

به یادگار همه عمر من نهادی.

از: احمدرضا احمدی
سلام همسایه دیواری
سلام پریسا جان
ممنون از انتخاب خوبت
دوستان خوب خوشه های مرواریدند که داشتن آنها ثروت و بودن باهاشون سراسر لذت است.
سال خوبی را برای شما آرزومندم
۰۹ فروردین ۱۳۹۱
مرسی کاووس جان واقعا لطف داری من هم از داشتن دوستان خوبی چون شما خیلی خیلی خوشحالم
۰۹ فروردین ۱۳۹۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید


روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت روزی که کمترین سرود بوسه است و هر انسان برای هر انسان برادری ست روزی که دیگر درهای خانه‌شان را نمی‌بندند قفل افسانه‌ایست و قلب برای زندگی بس است روزی که معنای هر سخن دوست داشتن است تا تو به خاطر آخرین حرف دنبال سخن نگردی روزی که آهنگ هر حرف، زندگی‌ست تا من به خاطر آخرین شعر، رنج جستجوی قافیه نبرم روزی که هر حرف ترانه‌ایست تا کمترین سرود بوسه باشد روزی که تو بیایی، برای همیشه بیایی و مهربانی با زیبایی یکسان شود روزی که ما دوباره برای کبوترهایمان دانه بریزیم … و من آنروز را انتظار می‌کشم حتی روزی که دیگر نباشم

از: ..احمد شاملو...
سلام همسایه دیواری
خ هاشمی استفاده کردم اره شاید ....
درود بر تو
۲۸ اسفند ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
در فرهنگسرای رسانه برگزار می‌شود:
نقد و بررسی نمایش ”مخزن”

سیزدهمین نشست از سلسله جلسات "تئاتر امروز" فرهنگسرای رسانه به نقد و بررسی نمایش "مخزن" اختصاص یافته است.

به گزارش روابط عمومی فرهنگسرای رسانه، نمایش "مخزن" به نویسندگی و کارگردانی جلال تهرانی که پیش از این نیز در تابستان 1381 با همین بازیگران در تالار مولوی اجرا شده بود، داستان دو برادر است که در پمپ بنزینی کار می‌کنند. پدر آنها قصد دارد با خانواده جدیدش برای همیشه آنها را ترک کند و... .
این نشست روز شنبه 6 اسفندماه، ساعت 14:30 با حضور جلال تهرانی (نویسنده و کارگردان)، عبدالخالق مصدق (طراح نور)، محمدصادق ملکی، مجید آقاکریمی، امیر قنبری (بازیگران)، افشین خورشید باختری و امین عظیمی (منتقدان) برگزار می‌شود.
علاقمندان برای کسب اطلاعات بیشتر ضمن مراجعه به آدرس اینترنتی Rasaneh.farhangsara.ir می‌توانند به نشانی میدان ولیعصر ابتدای بلوار کشاورز جنب پایگاه انتقال خون مراجعه کنند و یا با شماره تلفن: 88800613 تماس گیرند.

حسین پاکدل: در حال مذاکره با رئیس مجموعه تئاتر شهر برای اجرای نمایش”عشق و عالیجناب” هستم

"حسین پاکدل"گفت: در حال مذاکره با سید صادق موسوی رئیس مجموعه تئاتر شهر برای اجرای عمومی نمایش "عشق و عالیجناب" هستم و امیدوارم عاقبتِ این کار پر زحمت به فرجامی بایسته ختم شود.

نویسنده و کارگردان نمایش "عشق و عالیجناب" در گفت‌وگو با سایت ایران تئاتر با اشاره به اجرای عمومی نمایش "عشق و عالیجناب" که پیش از این قرار بود در تالار وحدت باشد، گفت: با دعوت مکرر و سفارش اکید مدیر بنیاد رودکی نمایش "عشق و عالیجناب" پس از اخذ مجوزهای لازم تولید شد، اما با تغییر مدیریت بنیاد رودکی وضعیت اجرا دچار ابهام شد. لذا برای سامان دادن به کار و عاقبت نمایش با تمامی مدیران تصمیم‌گیر در عرصه‌ هنرهای نمایشی به دفعات ... دیدن ادامه ›› طرح موضوع شد.
وی ادامه داد: این در شرایطی بود که همه‌ این مدیران به خصوص دبیر جشنواره تئاتر فجر و رئیس مجموعه تئاتر شهر از همان ابتدا در جریان تولید این نمایش به سفارش بنیاد رودکی بودند. لذا در نهایت با توافق مدیر محترم مجموعه تئاتر شهر، شورای انتخاب آثار تئاتر شهر و دبیر جشنواره قرار بر این شد در دو روز پایانی جشنواره‌ سی‌ام نمایش "عشق و عالیجناب" در تالار اصلی اجرا شود و سپس پس از جشنواره به اجرای عموم درآید، بر همین مبنا مدیر محترم تئاتر شهر در مصاحبه با رسانه‌ها این مورد را اعلام کردند. ولی در حال حاضر اجرای نمایش مشروطه بانو اثر حسین کیانی در تالار اصلی روی صحنه است.
پاکدل با اشاره به اینکه رحمت امینی بر اساس قول اخلاقی و وظیفه‌ حرفه‌ا‌ی قبل از اجرا در جشنواره به او قول پیگیری اجرای عمومی نمایش را داده است، عنوان کرد: حتی در آخرین صحبت بعد از جشنواره قرار شد همراه با ما برای اجرای این اثر در تئاتر شهر بعد از پایان نمایش "مشروطه بانو" تلاش کنند. بنده هم با شورای انتخاب آثار تئاتر شهر و جناب موسوی رئیس تئاتر شهر در حال مذاکره هستم و امیدوارم عاقبتِ این کار پر زحمت و بزرگ به فرجامی بایسته ختم شود.
کارگردان نمایش "حضرت والا" با اشاره به اجرای این اثر بعد از نمایش "مشروطه بانو" تصریح کرد: هم بر مبنای قول و قراری که با مدیران تئاتر شهر و جشنواره گذاشته‌ایم و هم به دلیل این که هیچ برنامه‌ای در جدول تئاتر شهر وجود ندارد، اساساً بر مبنای همین قول‌ها بود که ما قبول کردیم در جشنواره دو اجرای آبرومند و بی‌حاشیه داشته باشیم؛ با این حال امیدوارم پس از مذاکرات نهایی با رئیس مجموعه تئاتر شهر این اثر در تالار اصلی به اجرای عموم برسد.
پاکدل در ادامه در خصوص احتمال اجرا نشدن نمایش "عشق و عالیجناب" تاکید کرد: قطعاً این نمایش اجرا خواهد شد. با همان عواملی که بدون دریافت دستمزد برای تولیدش سه‌ماه و نیم و بعضی بسیار بیشتر زحمات طاقت فرسایی کشیدند. شک نکنید. چرا اجرا نشود؟ نمایشی که از تمامی چهارچوب‌های قانونی و نظارتی عبور کرده و مجوزهای لازم را گرفته و دو اجرای بی‌نظیر و پرمخاطب در جشنواره داشته، در سه مورد نامزد دریافت جایزه شده و از کارگردانی آن تقدیر به عمل آمده، مطمئناً باید اجرا شود.
وی در پایان سخنان خود با اشاره به این امر که این موارد و مشکلاتِ پیش پا افتاده که با تغییر مدیریت‌ها پیش می‌آید گذراست و تجربه نشان داده آنچه باقی می‌ماند آن اثر هنری است که بر صحنه می‌درخشد، افزود: بنده خود را موظف می‌دانم تا انتها پای کار شرافتمندانه‌ دوستان و همکارانم در این پروژه بأیستم و از حقوق آنها دفاع کنم. اطمینان دارم معاونت محترم هنری هم حسب وظیفه به سادگی از کنار این موضوع عبور نخواهند کرد.
گفتنی است پاکدل، نمایش نامه "عشق و عالیجناب" را بر اساس داستان بلند دکتر نون ... اثر شهرام رحیمیان نوشته و این نمایش در دور روز پایانی سی امین جشنواره تئاتر فجر در تالار اصلی مجموعه تئاتر شهر به صحنه رفت.
سیامک صفری، سهیلا رضوی، بابک حمیدیان، ستاره اسکندری، رحیم نوروزی، محسن حسینی، ایوب آقاخانی، معصومه قاسمی‌پور، مرتضی آقاحسینی و طوفان مهردادیان از جمله بازیگران این اثر نمایشی هستند.
امیدوارم حسین پاکدل به زودی به صحنه بیاد...

روزی همین حسین پاکدل مدیر تاتر شهر بود حالا برای او هم سالن کمیاب شده!!

چه روزهای بدی داره تاتر...قبل جشنواره قول ها و وعده های خوب

بعد از جشنواره سلام طرف را به زور ادب علیک می گویند
۰۱ اسفند ۱۳۹۰
این نمایش را در جشنواره دیدم ... با کارگردانی عالی ، نورپردازی بسیار خوب و بابک حمیدیان و سیامک صفری که بسیار درخشان بودند .
۰۲ اسفند ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
کاتدیداهای بخش مسابقه ایران در رشته های طراحی صحنه، بازیگری زن، بازیگری مرد، نمایشنامه نویسی و کارگردانی معرفی شدند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سی امین جشنواره بین المللی تئاتر فجر، هیات داوران متشکل از هما روستا، مهدی هاشمی، امین تارخ، محمد باقر قهرمانی و مسعود دلخواه کاندیدا های خود را در بخش مسابقه ایران به شرح ذیل اعلام کردند.

طراحی صحنه
کاندیداها:
«اصغر خلیلی» طراح صحنه نمایش ... دیدن ادامه ›› «خون رقصه»
«آرش دادگر» طراح صحنه نمایش «بازگشت افتخارآمیز مردان جنگ»
«رضا عباسی و امین سالاری» طراحان صحنه نمایش «رویای تفتیده»
«شیما میرحمیدی» طراح صحنه نمایش «به مراسم مرگ داداش خوش آمدید»

بازیگری مرد
کاندیداها:
«حمیدرضا آذرنگ» برای بازی در نمایش «خون رقصه»
«حسین امیدی» باری بازی در نمایش «به مراسم مرگ داداش خوش آمدید»
«بابک حمیدیان» برای بازی در نمایش «عشق و عالیجناب»
«محمدرضا علی اکبری» برای بازی در نمایش «به مراسم مرگ داداش خوش آمدید»
«رحیم نوروزی» برای بازی در نمایش «عشق و عالیجناب»

بازیگری زن
کاندیداها:
«نسیم ادبی» برای بازی در نمایش «خون رقصه»
«فاطمه رضایی» برای بازی در نمایش «چند برش کوچک از کیک تولد الیاس»
«ثریا شیرزادی» برای بازی در نمایش «مرگ کسب و کار من است»
«گیتی قاسمی» برای بازی در نمایش «خون رقصه»
«لادن مستوفی» برای بازی در نمایش «نویسنده مرده است»
«آزاده مؤیدی فرد» برای بازی در نمایش «ژوکاست»

نمایشنامه نویسی
کاندیداها:
«خیراله تقیانی پور» برای نمایش «پری»
«سلما رفیعی» برای نمایش «به مراسم مرگ داداش خوش آمدید»
«صحرا رمضانیان» برای نمایش «مرگ کسب و کار من است»
«رضا صابری» برای نمایش «خون رقصه»
«آرش عباسی» برای نمایش «نویسنده مرده است»

کارگردانی
کاندیداها:
«حسین پاکدل» برای کارگردانی نمایش «عشق و عالیجناب»
«خیراله تقیانی پور و جواد نوری» برای کارگردانی نمایش «پری»
«آرش دادگر» برای کارگردانی نمایش «بازگشت افتخارآمیز مردان جنگ»
«سمانه زندی نژاد» برای کارگردانی نمایش «به مراسم مرگ داداش خوش آمدید»
فکر نمی کردم ستاره اسکندری در عشق و عالیجناب کاندید نباشه!
۲۲ بهمن ۱۳۹۰
با نظرتون موافقم جناب نداف.
۲۲ بهمن ۱۳۹۰
حدس می زدم کارگردان عشق و عالیجناب (حسین پاکدل)و همینطور بازیگر این نمایش (بابک حمیدیان) کاندید بشن. و فکر میکنم که کارگردانیش جایزه هم بگیره.
۲۲ بهمن ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

زمستون تن عریون باغچه چون بیابون
درختا با پاهای برهنه زیر بارون
نمیدونی تو که عاشق نبودی
چه سخته مرگ گل برای گلدون
گل و گلدون چه شبها نشستن بی بهانه
واسه هم قصه گفتن عاشقانه
چه تلخه چه تلخه باید تنها بمونه قلب گلدون
مثل من که بی تو نشستم زیر بارون زمستون
زمستون برای تو قشنگه پشت شیشه
بهار زمستونها برای تو ... دیدن ادامه ›› همیشه
تو مثل من زمستونی نداری
که باشه لحظه چشن انتظاری
گلدون خالی ندیدی نشسته زیر بارون
گلهای کاغذی داری تو گلدون
تو عاشق نبودی ببینی تلخ روزای جدایی
چه سخته چه سخته بشینم بی تو با چشمای گریون
بشینم بی تو با چشمای گریون
بشینم بی تو با چشمای گریون




ترانه ای زیبا با صدای افشین مقدم
از ادرس زیر میتونید دانلودش کنید

http://wdl.persiangig.com/pages/download/?dl=http://teetraj.persiangig.com/audio3/Zemestoon%28www.teetraj.com%29.mp3
نمایش ریتم کندی داشت . نمایشی نبود که به همه توصیه کنم بروند و ببینند