برای کسی که چشم ها را نه برای غمزه و کرشمه ی شان ، که برای حرارت لذت بخش و جان دادن شان در مُشت وقتی تازه از کاسه در می آیند و ژرفای حدقه ی خالی که تمام تاریکی جهان را از این حفره به درون جمجمه ی مردمان فرو میبلعد دوست داشت !
مَردِ نامَردِ تاریخ این سرزمین که اقتدار و فتوحات و قساوت و بُرَّندگی تیغش خط بطلانی بود بر نظریه ی تاثیر و نقش “ هورمون “ در تصاحب مسند شاهی ، که شاید اگر سِتَروَن نبود مسیر سرنوشت این کشور به راهی جز این میرفت که از قاجار یاد میشود !
تکمیل موفق چهار گانه ی افشین زمانی که البته علی رغم بدون نقص بودنش به وضوح پایین تر از نسخه ی سَلَفش یعنی “ هاری .. “ قرار میگیرد اما خود به تنهایی با تکیه بر دُرُستی تمام اجزا از کارگردانی و میزانسن تا طراحی صحنه و نور و موسیقی و شخصیت پردازی ها و نقطه ی عطف نمایش یعنی بازیهایی دیالوگ محور که با آن حجم انبوه از کلمات ثقیل و نیمه قلمبه بر پایه ی ادبیات کلاسیک ایرانی برای مدت ۹۰ دقیقه مخاطب را واژه باران میکند و خود نشان از ممارست فراوان تیم اجرا دارد ، اثری قابل توجه و شایان تحسین است .
البته اگر قرار بر تکرار یک سبک اجرایی توسط کارگردان بر بستر متنی نو باشد ، توقع این است که شاهد نسخه ای ارتقا یافته تر و نوآورانه تر نسبت به تجربه ی پیشین وی باشیم اما به هر حال نمیتوان مُنکر چیدمان دقیق عناصر سازنده ی نمایش و امتزاج نتیجه بخش آن بر صحنه شد .
گذشته از ابهامات متنی که
... دیدن ادامه ››
گاهی به باگ نزدیک میشود منجمله اشاره به ضعف شخصیتی آغا محمد که مقداری دور از ذهن به نظر میرسد چرا که خواجه ی تاجدار ، پُر کینه و عقده دار اما بسیار با هوش و حیله گر و دانشمند و جنگاوری قهار که نقل ها از سبک زندگی خاصش به میان است آن زمان که “ لایف استایل “ مُد نبود ! در گزاره ی های تاریخی معرفی شده است ، یا موضوع دلباختگیِ اخته ی قاجار و یا نحوه ی قتل وی که البته به نظر نمادین توسط زنان به انجام رسید و نیز سیل بی امان کلمات که بی شک هر تماشاگر حتی حرفه ای را مغروق خود میسازد ، “ الف غین میم یا همه چشم ها برای او را “ میتوان در زمره ی آثار پر زحمتی به حساب آورد که به هنر فاخر تئاتر معنا میبخشند و برای خود و مخاطبینشان احترام قائلند .
یارب ستدی ملک ز دست چو منی
دادی به مخنثی نه مردی نه زنی
از گردش روزگار معلومم شد
پیش تو چه دف زنی چه شمشیر زنی
“ این دوبیتی معروف منسوب به لطفعلی خان زند پس از شکست از آغا محمد خان و اسارتش است “
پینوشت : شنیدن اپیزودشماره ۲۴ ” بازم صدای نی میاد “ از پادکست “ جعبه “ ی منصور ضابطیان با تمرکز بر لطفعلی خان اگرچه درباره ی زندگی و مرگ آخرین مدعی تاج تخت خاندان زند است ، اما چون سرنوشت شومش توسط آغا محمد خان رقم میخورد و مسیر تاریخی این دو در هم تندیده است خالی از لطف نیست .