- پرُست میگه عشق مثل یه نوریه که خودت، خود خودت به چیزا می تابونی، تو فکر کن چراغ قوه!
+ باشه من فکر میکنم چراغ قوه.
- بگیر چراغو از روی اون حرومزاده! بتابونش یه ور دیگه، یکی دیگه! یه سگی پیدا کن بتابون بهش!
مگه نمیخوای از چشمت بیوفته؟ نمیخوای معلومه نمیخوای تنت میخاره گوساله...
چیزی که زیاده مرد نچسبه...
+ پرُست میگه این کارا زوری میشه؟ زوری چراغو بکنیم تو هر کی عشقمون کشید؟
- هرکس عشقت کشید، هرکس تو عشقت کشید!