مدتها بود که نقدی برای نمایشهایی که میبینم نمینوشتم، اما این نمایش ارزش گفتوگو و تحلیل را داشت.
از نظر متن، در ظاهر با یک روایت ساده و روان مواجه بودیم، اما در لایههای عمیقتر، حرفهای بسیاری برای گفتن داشت. از آن متنهایی که دوست دارم؛ متنهایی که به مخاطب اجازه میدهند تا خودش پیام و منظور را کشف کند، نه اینکه بازیگر یا متن بخواهد همه چیز را مستقیم و واضح بیان کند. سوال اصلی این بود: خشم چگونه میتواند در وجود کسی ریشه بدواند و شخصیتی را برای همیشه تحت تأثیر قرار دهد؟ و اینکه چگونه جایی که در آن به دنیا آمدهای یا سختیهایی که در زندگی کشیدهای میتوانند تبدیل به زخمی شوند که هرگز التیام نمییابد و همیشه دردش با تو همراه است؟
از نظر دکور، طراحی بسیار دقیق و حرفهای بود. دکوری تمیز، با فکر و پر از جزئیات که نه تنها فضا را باورپذیر میکرد، بلکه به روایت نمایش عمق میبخشید.
در بازیها، دیدن مازیار سیدی روی صحنه بعد از مدتها، شوق و هیجان خاصی داشت. ترکیب او با خسرو نیز بینظیر بود؛ دو بازیگری که هماهنگیشان
... دیدن ادامه ››
نمایش را به سطحی بالاتر برد. امیدوارم در آینده شاهد همکاریهای بیشتری از این دو نفر باشیم. انتخاب نقش خسرو نیز بهشدت هوشمندانه بود؛ جسارت کارگردان در دادن صدایی به بخشی از جامعه که معمولاً کمتر در هنر به تصویر کشیده میشود، ستودنی است.
بازیگران زن نمایش، هرچند برای من کمتر آشنا بودند، اما تفاوتهای ظریفی که میان شخصیتهای اروپایی-آمریکایی و خاورمیانهای به تصویر کشیدند، کاملاً ملموس و تأثیرگذار بود. اروپاییهایی که بیشتر بر فردیت و منافع شخصی خود متمرکز هستند، در مقابل شخصیت خاورمیانهای که رنجهای کودکیاش او را وابسته به دیگران ساخته و برایش، از دست دادن همچون زخمی است که هرگز التیام نمییابد.
این نمایش شایسته استقبال گسترده است. اگرچه سالنهای تئاتر باغ کتاب بهخاطر موقعیتشان ممکن است رفتوآمد را برای برخی دشوار کنند، اما این نمایش ارزش دیدن را دارد و قطعاً نباید از دست داد!