در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | هما م درباره نمایش چشم اندازی از پل: من امروز کار رو دیدم. خسته نباشید. به نظرم کارگردان و مترجم ( که ه
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 15:42:55
من امروز کار رو دیدم. خسته نباشید.

به نظرم کارگردان و مترجم ( که هردو یک نفر هستند) نتونسته بود روح نمایشنامه آرتور میلر رو درک و استنباط کنه.. سوالی که در ذهنم شکل گرفته اینه که وقتی نمایشنامه‌ای توسط مترجم های حرفه‌ای ترجمه شده چرا یک کارگردان و تهیه کننده و بازیگر، اثر رو ترجمه میکنه و اینطوری نمایشنامه رو دگرگون میکنه و اون رو در سطحی ترین حالت ممکن اجرا میکنه؟؟؟ وقتی ترجمه، اون روح دمیده شده در اثر رو نداشته باشه خب مسلما بازیگران هم نمیتونن به درک درستی برسند و به خوبی اجرا کنن...
و اما نمایشنامه ... دیدن ادامه ›› اصلی...


حاوی اندکی اسپویل


در نمایشنامه آرتور میلر ما با عشق ممنوعه‌ای مواجهه هستیم.. عشق مردی به خواهرزاده همسر خودش( کاترین) که از بچگی با آنها بزرگ شده ولی این عشق ممنوعه خیلی رو نمیشه و مرد وقتی پای رغیب به میون میاد دچار برآشفتگی و استیصال میشه چون کاری از دستش برنمیاد.. از اون طرف همسر مرد ( خاله کاترین) از عشق شوهرش به کاترین بوهایی برده ولی هیچ وقت عنوان نمیکنه ولی برای نجات زندگی خودش در تلاش هست که کاترین زودتر ازدواج کنه و از شوهرش دور بشه. در طرف دیگر پسر مهاجر رودولفو که قراره با کاترین ازدواج کنه دارای یه سری خصوصیات زن نما هست و شائبه‌هایی از گِی بودن اون هست.. هیچکدوم از اینها در نمایشی که ما دیدیم نبود و شخصیت ها در سطحی ترین لول خودشون باقی مونده بودند و روابط پیچیده و دیالوگ های دوپهلو که در نمایشنامه بود توی این نمایش وجود نداشت.‌ از همه بدتر حذف کردن شخصیت وکیل بود که در نمایشنامه راوی داستان هست و به نوعی بازی فرمی انجام میده.. کسی که تعریف کردن داستان از زبان اون با صحنه های نمایش درهم ادغام میشه و خیلی جالب و زیباست..‌ و پایان بندی عجولانه و نامعقولی که در نمایش دیدیم در متن اصلی طور دیگه‌ای بود...
اگر نمایش اقتباسی از نمایشنامه اصلی هست باید این عنوان بشه ولی وقتی قسمتی از دیالوگ ها و قسمتی از صحنه ها عین نمایشنامه اصلی هست، پایان بندی چرا باید اینگونه تغییر کنه؟؟ نمیدونم.. من اینکار رو نمی‌پسندم.. هم از جهت امانتداری و هم از جهت اقتباسی‌...

شخصیت ادی هم به نظرم خیلی خوب درنیومده بود.. هم لهجه غریبی داشت( شبیه لهجه آذری.. با احترام به همه همزبان های خودم ) که باور پذیری یه نمایشی که محلش آمریکاست رو کم میکرد و هم حرکات اضافه و رفت و آمدهای مداوم، زیاد داشت.

همگی خسته نباشید.❤️❤️
با سلام و احترام. ضمن تشکر از حضور شما و بیان دیدگاهتون، هر دو ترجمه موجود ترجمه های ضعیفی بودند. ضمن احترام عرض می شود که فرمایش شما را قبول ندارم و هیچ عنصر بدون برنامه ای در این اجرا وجود نداشت و هیچ حذفی هم بی علت نبود.
درباره نقش ادی خدمتتون عرض شود که تحلیل من از این نقش این بود که خدمت شما ارائه شد و این را همچنان صحیح ترین برخورد خودم با ادی میدانم.
با احترام
۵ روز پیش، سه‌شنبه
جسارتا کسی گفت در ترجمه دیدگاه شخصی میتواند ارائه شود؟ شما گویا لیست رو نخوندید، یه اتفاقی در این نمایش رخ داده به اسم بازنویسی. و آنچه به متن الحاق شده بازنویسی است نه نظر شخصی در ترجمه
۵ روز پیش، سه‌شنبه
رحمان خوب زاده
جسارتا کسی گفت در ترجمه دیدگاه شخصی میتواند ارائه شود؟ شما گویا لیست رو نخوندید، یه اتفاقی در این نمایش رخ داده به اسم بازنویسی. و آنچه به متن الحاق شده بازنویسی است نه نظر شخصی در ترجمه
بله.. این وقتی قابل قبوله که اون بالا خط دوم ننوشته باشید :
مترجم = رحمان خوب زاده.

به هر حال بحثی نیست.. تشکر از زحمات شما..

این مشکل خیلی ریشه ای تر لز این حرفهاست.. چون همه ماها ( از جمله خود من) همیشه حس ناکافی بودن بهمون القا شده. یه بلزیگر دوست ... دیدن ادامه ›› داره نویسنده بشه، نویسنده دوست داره کارگردانی کنه، کارگردان دوست داره بازی کنه، مترجم دوست داره خلبانی کنه، خلبان دوست داره کلاس آشپزی برگزار کنه، دکتر دوست داره رئیس جمهور بشه، رئیس جمهور دوست داره دانشجو بشه 😉😉😉
۵ روز پیش، سه‌شنبه
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید