اجرای ٢٧ آذر رو دیدیم:
برداشت دوستم و من پس از نمایش و کلی صحبت:
ماری بره معصوم گم شده در بازی زندگی، شهری رنگارنگ اما تیره که با نور سفید ماری روشن می شود، نور رنگ ها که ترکیب می شوند نور رنگ سفید را می سازند رنگ همدلی و شادمانی … ماری صاحب خانواده ی گم شده می شود، تا آنجا که گرگی به گله می زند همه را می فریبد به دریدن ضعیف ترین که نمی تواند حتی ادای درندگی را در بیاورد،،، سادگی می رود و قرن ها می گذرد تا گرگ درنده دیروز سخن گفتن می آموزد، ظاهری انسانی دارد سخن می گوید، اما خونخوار!!! سخن می گوید از آنچه ماری ۶ قرن پیش از دست داده
و به مرور زمان نبدیل شده به انسان سخنگوی خونخوار !!!
پ.ن: ترکیب رنگ های اصلی رنگ سفید را می سازد.