در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | تانیا درباره نمایش باغ دکتر کوک: «باغ دکتر کوک»، نمایشی کلاسیک با یک داستان خطی ساده و پیامی مستقیم که
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 10:27:34
«باغ دکتر کوک»، نمایشی کلاسیک با یک داستان خطی ساده و پیامی مستقیم که از دقیقه‌ی شاید ۱۵ به بعد کاملاً مشخص بود دنیا دست کیه و قراره به کی برسه!
به‌نظرم نمایش بدی نیس و شاهد اجرای یک تئاتر با تمام المان‌های اون خواهید بود. حتی می‌تونم بگم دیدنش به دلیل دکور خوب و سنگین، نورپردازی مناسب، صداگذاری‌های کاربردی و جذاب و بازی تقریباً یکدست بازیگرانش، خالی از لطف نیست؛ اما از طرفی هم‌راستا با نظر دوست بسیار ارزشمندم اردشیر جان، بعد از دیدن این نمایش از خودم پرسیدم: لزوم اجرای چنین نمایشی، اونم با تقبل چنین زحمت و انرژی و دکوری، در حال حاضر چیه؟
من اعتقاد ندارم که هر نمایشی باید دارای پیامی آوانگارد یا خارق‌العاده باشه، اما آخه دوره‌ی یک متن مثلاً جنایی-معمایی با پیام اخلاقی‌ای بسیار چی بگم، ساده و پیش‌پاافتاده، که به‌طرزی کاملاً سنتی، انقد مستقیم کوبونده می‌شه تو صورتت، واقعاً تموم نشده؟ شاید نشده، نمی‌دونم.

ریتم نمایش از نظر من کند بود. یعنی راستش وسط‌هاش خسته شدم و این‌طوری بودم که خب، پیام‌ها دریافت شد، لطفاً سریع‌تر برسید به انتها که ببینم قراره با چه صحنه‌ی پایانی‌ای روبرو بشم.
استفاده از اصوات متناسب با لحظات اجرا رو دوس داشتم، فکر شده، به‌جا و هماهنگ بود.
بازی بازیگران، در کل، قابل قبول و باورپذیر و یکدست بود.
طراحی ... دیدن ادامه ›› لباس هم خب، متناسب با متن و زمان و لحن داستان به‌نظر می‌رسید. فقط کفش طلایی برق‌برقی دکتر، خیلی توجهمو جلب کرد. برعکس بقیه‌ی لباسشون، در انتخاب کفش، دلْشادی مفرطی به خرج دادن😉

جا داره درمورد ضعف‌های اجرایی کار هم از نظر خودم بنویسم:
-قبل از شروع نمایش، بیان اینکه بازیگرانی که همدیگه رو لمس می‌کنن کاملاً به هم محرمند چه لزومی داشت؟ اگه قرار بود قبلش به کسی حساب پس بدید دادید، و اگه قراره باز هم حساب پس بدید اون به ما نیس! بیان چنین چیز پیش‌پاافتاده‌ای در مرحله‌ای از تاریخ که از خیلی چیزها عبور کردیم ر‌و جز توهینی به شعور جمعی جامعه‌ای که مدت‌ها از زمان پوست‌اندازیش گذشته نمی‌دونم.
-مخاطبان عزیز، انتظار حداقل یک ربع تأخیر رو داشته باشن به دلایل همیشگی دیر تحویل دادنِ سالن و... واقعاً کی قراره این موارد، پیش‌بینی و حل بشه؟ مثلاً اگر طبق تجربه‌ی چندین ساله‌ی خودتون، ساعت اجرا رو می‌ذاشتید ۸:۳۰ و بدون تأخیر اجرا می‌رفتید بهتر نبود؟
-به دلیل استفاده از میکروفون، صدا به همه‌جا خوب می‌رسه؛ اما از طرفی چون در زیر لباس نصب شده، گاهی انقد خش‌خش و نویزش زیاده که کلافه‌کننده‌س.
-تپق بازیگر نقش جیمی در ۱/۴ نهایی کار و شاید بشه گف اوج مکالمات اخلاقی دکتر و خودش انننقدر زیاد و پشت سر همه که یه‌جورایی متعجب‌کننده‌س، چون تا قبل این پارت، جز یه مورد، اصلاً چنین چیزی ندیدیم ازشون. نمی‌دونم یهو چه اتفاقی افتاد!
-دستی که برگ‌ها رو به داخل خونه ریخت خیلی مشهود بود. کاش طبیعی‌تر عمل می‌کردن.

خطر اسپویل👇👇👇
متن از نظر من انقد ساده و صریحه که نه جای فکر کردن می‌ذاره، نه کشفی، نه ا‌وجی، نه هیجانی.
پیام‌های اخلاقی صریحه:
-مسائل اخلاقی، صفر و یکی نیستن.
-تا در جایگاه شخص دیگه‌ای ننشستی آنها را قضاوت ننما!
-قدرتی خداگونه، اگرچه چیز بدی‌ست، کسی نمی‌تونه ازش بگذره و در جایگاهی مشابه، خودت همانی می‌شوی که ازش فراری بودی.
و بله، پایان!🤦‍♀️
تانیای گرانقدر و ارجمند اول دیدن نمایش همراه شما و تعدای از دوستان خوبمان و گپ زدن بعد از آن بسیار باعث افتخار و مسرتم است.
همانطور که بچه ها هم گفتند متن انتخابی در مقایسه با متون دیگر این نویسنده مشخصا اتاق ورونیکا از پیچش ها و فراز و فرودها کمتری برخوردار بود و به دلیل خود متن رخوت طراحی و اجرا هم نتیجه ای جز گاه کسالت در پی نداشت. اساسا محتوی و پیام نمایش در رابطه با مساله اخلاق در پزشکی با توجه به پیچیدگی های بسیار مهیب در مساله مهندسی ژنتیک و دستکاری های انتخابی و نقش کمپانی های مرتبط در قرن حاضر و مساله سرمایه نیازمند انتخاب متون به روزشده تر دارد.
البته گاه صراحت مستقیم و واضح چنین متن قدیمی به مساله شکلی از حذف فاشیستی در قالب از بین بردن انسانهای متفاوت به بهانه مثلا بیماران روانی،خارجی بودن و انحرافات اخلاقی، به منظور اصلاح و بقا نسل سالم و پاکسازی شده تلنگر بدی نیست اما شیوه پرداخت و البته بیشتر بضاعت خود متن ... دیدن ادامه ›› چنین مساله را برجسته تر و در ذهن من مخاطب مساله ساز نکرده است
بسیار از اینکه درباره نمایش نوشتید ممنونم. بسیار خوشحالم نظرات ارزشمندتان را با ما در تیوال به اشتراک می گذارید. سپاس.
۳ روز پیش، پنجشنبه
ابرشیر
تانیای گرانقدر و ارجمند اول دیدن نمایش همراه شما و تعدای از دوستان خوبمان و گپ زدن بعد از آن بسیار باعث افتخار و مسرتم است. همانطور که بچه ها هم گفتند متن انتخابی در مقایسه با متون دیگر این ...

اردشیر گرامی، آخ که من چقد از شما می‌آموزم.
همون‌طور که اشاره کردید، پیام متن، در حالت کلی پیام نابجایی نیس؛ ولی من با اون قسمت صراحت مستقیمی که اشاره کردید گاهی لازمه (و البته هم هست)، در مورد این نمایش، مقداری زاویه دارم.
اول اینکه درمواردی که در متنِ خودم مطرح کردم، پیام‌های اخلاقی از نظر من بیشتر حالت «فرزندانم، اون تکه چوب‌ها رو بیارید می‌خوام یه نصیحتی بهتون بکنم» پیدا کرد! یعنی شدت مستقیم بودنش بیش از اندازه تو ذوق من زد که با نگاه من به یک اثر هنری که باید، چطور بگم، در انتقال مفاهیم ... دیدن ادامه ›› و پیام‌هاش هنری‌تر عمل کنه، هم‌خوانی لازم رو نداشت.
مورد دوم اینکه اگرچه اشاره‌تون به مبحث فاشیسم بسیار به‌جا بود، ولی به‌نظر من اتفاقاً در اینجا، برعکس اینکه باید خطوط قرمزْ پررنگ‌تر می‌شد و ساید بسیار مشخصی اتخاذ می‌شد، وارد مقوله‌ی ببینید "شما هم نمی‌تونید تا در اون جایگاه نیستید قضاوت کنید، ممکنه خودتونم در اون جایگاه قرار بگیرید وارد همین چرخه بشید و -از همه مهم‌تر- این مسأله، صفر و یک نیست!" شد که به‌نظرم همین دیدگاه، گاهی باعث می‌شه انسان‌ها در برخورد با مسائل اخلاقیِ کاملاً عیان، چنان محافظه‌کارانه و ضعیف عمل کنن (کنم) که نه سیخ بسوزه نه کباب و به کرّات از عبارات سطحی‌ای چون «قضاوت نکنید!» استفاده کنن و از کنار چنین مواردی طوری به آرامی عبور کنن که راه بر هرگونه مناقشه و مباحثه‌ای بسته بشه. شایدم من دارم خیلی سخت‌گیرانه به قضیه نگاه می‌کنم.

در این مورد هم کاملاً باهاتون موافقم که در زندگیِ شاید بتونم بگم مدرن-ماشینی امروزی، نحوه‌ی برخورد با مسائل پزشکی دارای پیچیدگی‌های زیادی هست، چه از نظر اخلاقی چه پیامدهای اجتماعی، که در خیلی از موارد، دیگه نمی‌شه چنین ساده‌انگارانه درموردشون نظریه صادر کرد که مثلاً این عملکرد دکتر، مصداق فاشسیم یا تصمیماتی، اصطلاحاً، خداگونه هست. به‌نظر من باید مسائل و دغدغه‌های این‌چنینیِ دنیای امروز، هرچه بیشتر و با ریتمی تندتر، وارد عرصه‌ی هنر بشن تا تلنگری باشه برای تفکر و تفحصاتی که گویی تا الان وقت نشده خیلی جدی به اونها پرداخته بشه و اصطلاحاً داره به طرز عجیبی، یا شاید بر اساس سیاست‌هایی، پشت گوش انداخته می‌شه.

ممنون از شما که انگیزه و تشویقی هستید بر نوشتن، و با نظرات ارزشمندتون در همه‌ی عرصه‌ها و نگاه تیزبینتون به مسائل مختلف، هربار، دریچه‌ها‌ی جدیدی رو به روی من باز می‌کنید.
۱۹ ساعت پیش
تانیا
اردشیر گرامی، آخ که من چقد از شما می‌آموزم. همون‌طور که اشاره کردید، پیام متن، در حالت کلی پیام نابجایی نیس؛ ولی من با اون قسمت صراحت مستقیمی که اشاره کردید گاهی لازمه (و البته هم هست)، در ...
تانیا جان نفرمایید من هم از نوع دیدگاه شما و شکل دیدن ماجراها و تفاسیر و نظراتتان می آموزم. خوشحالم که می نویسید. به نظرم در تیوال همه از یکدیگر می آموزیم و قرار نیست یک نفر نقش دانای کل را داشته باشد. تنوع در نظرات و شکل نگاه بسیار قشنگه
در مورد فرمایشاتون درست می فرمایین قرار نیست اثر هنری بیانیه مستقیم سیاسی و یا هر چی باشه و زیبایی یک اثر به لایه لایه بودن و عمقشه..
اینکه کارگردانان تیاتر بر چه اساسی متون رو برای اجرا انتخاب میکنن مساله ایه... ایا بر اساس ضروریات اجتماع امروزه یا صرفا متنی سهل یا بی دردسر برای مجوز گرفتن و یا متن های از قبل جواب پس داده... هر چند شاید واقعا امکان اجرای متون امروز و قرن بیست و یکمی خیلی کمه
واقعا از حضورتون و اشتراک گذاری نوشته هاتون سپاس
۱۵ ساعت پیش
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید