بالاخره فرارسید...
از پس این انتظار پنج گانه!
می دانی؛این بار مرداد فقط پنجمین گردش سی و یک روزه سال نیست،
این بار پنجمین روزش فقط یکی از روزهای همیشه داغ و طولانی اش محسوب نمی شود...
خوش ترین حادثه است تکرار تاریخ تکرار نشدنی ات در خاطرم...
5 و 5 و....بماند چند سال خورشیدی اش!
که نیازی نیست به شمارش...
خودت بهتر از من میدانی چند صد سال خورشیدی سفر کرده ای و چند صد سال نوری در پیش داری...
و من بهتر از تو میدانم
... دیدن ادامه ››
که چگونه گذر خواهی کرد از این راه سست و شیری...
اخترک ب 612 انتظارت را می کشد؛من،شازده کوچولو،بره و گل سرخ؛سیارک را آب و جارو کرده ایم.
بائوباب ها را از ریشه کنده ایم،آتشفشان ها را گردگیری کرده ایم و چشم انتظار تو....
میدانم همین لحظه هاست که با صدایت میشکنی قفل این سکوت را؛
حال که پا گذاشته ای در این راه،حال که این هبوط اجباری را پذیرفته ای...
بگذر،از همه ی سختی ها،از همه بدی ها؛از همه چیزهایی که میدانم و میدانی...
بانوی من بگذر و پرواز کن تا همه ی خوبی ها...تا خودت...
**دوست که نه؛کم است برای تو،خواهر و همدم مهربانم زادروزت پر از شادی و سربلندی**
(پنجم امرداد زادروز بانوی صبور و مهربان دیوار؛میترا زارعی نیا را شادباش عرض میکنم)
از: مژده