در نقطه صفر مرزی
دوستت دارم
آنجا که میتوانی بروی
یا
بمانی
اما تو از ذهن عاشق من گذر می کنی
چنان تداعی خاطراتی شیرین
بارها و بارها
در تخت حریر بوسه و عشق
تو محصور آنچه از ذهن عاشق من میگذرد.
تو را دوست
... دیدن ادامه ››
دارم
همانجا که ایستاده ای
و تو از ذهن عاشق من گذر خواهی کرد
ومن تو را به رویاهای دور و خفته خواهم برد
آنجا که جز عشق چاره ای نیست.
از: رویا رفیع